جدول جو
جدول جو

معنی برخورد

برخورد((بَ خُ))
به هم رسانیدن دو چیز، تصادم، به هم رسیدن دو کس، تصادف، ملاقات
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با برخورد

برخورد

برخورد
تصادف، ملاقات، به هم رسیدن دو چیز یا دو تن هنگام رد شدن و گذشتن از جایی
برخورد کردن: همدیگر را دیدن، ملاقات کردن، تصادف کردن، کنایه از باشدت وخشونت رفتار کردن
برخورد
فرهنگ فارسی عمید