جدول جو
جدول جو

معنی برخورد

برخورد
(قَ دَ)
برخوردن. ملاقات. تصادم. ملاقی شدن. (از غیاث).
- بد برخورد، ترشرو و متکبر و خشن بهنگام دیدار.
- برخورد خوبی نکردن، نیک تلقی نکردن و به ترشروئی و سردی دیدار کردن.
- خوش برخورد، گشاده رو و مؤدب بهنگام ملاقات.
لغت نامه دهخدا