معنی برخورد برخورد (قَ دَ) برخوردن. ملاقات. تصادم. ملاقی شدن. (از غیاث). - بد برخورد، ترشرو و متکبر و خشن بهنگام دیدار. - برخورد خوبی نکردن، نیک تلقی نکردن و به ترشروئی و سردی دیدار کردن. - خوش برخورد، گشاده رو و مؤدب بهنگام ملاقات. لغت نامه دهخدا