جدول جو
جدول جو

معنی برتنی - جستجوی لغت در جدول جو

برتنی
خودبینی، خودنمایی، کبر، غرور
تصویری از برتنی
تصویر برتنی
فرهنگ فارسی عمید
برتنی
(بَ تَ)
حالت و چگونگی برتن. غرور و تکبر و تجبر. (برهان) (آنندراج). تبختر. (ناظم الاطباء). عجب. کبر. مقابل فروتنی. تبختر و تفاخر. (مجمعالفرس) :
ندانم کت آموخت این برتنی
ترا با چنین کیش آهرمنی.
فردوسی.
رجوع به برتن شود
لغت نامه دهخدا
برتنی
خودنمائی، غرور
تصویری از برتنی
تصویر برتنی
فرهنگ لغت هوشیار
برتنی
((~. تَ))
غرور، خودبینی، خودنمایی
تصویری از برتنی
تصویر برتنی
فرهنگ فارسی معین
برتنی
غرور
تصویری از برتنی
تصویر برتنی
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برتری
تصویر برتری
بالاتری، رجحان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برونی
تصویر برونی
مربوط به برون، بیرونی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برتنگ
تصویر برتنگ
تنگی که بالای زین اسب می بندند، زبرتنگ، بندی که با آن اطفال را در قنداق یا در گهواره می بستند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بستنی
تصویر بستنی
نوعی خوراک منجمد که از شیر، شکر، تخم مرغ و مواد دیگر تهیه می شود
قابل بستن، درخور بستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بردنی
تصویر بردنی
قابل بردن، حمل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرتنی
تصویر فرتنی
بچه کفتار، جهمرز جه، کنیزک
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز قابل بستن، پارچه ای که بدان دسته کاغذ و کتاب و دفتر و جز آنها را بهم بندند، هر شربت فشرده یخ بسته، مخلوطی از شیر و شکر که در قالب مخصوص پر یخ ریزند و چرخانند تا غلیظ شود و ببندد و آن انواع دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برونی
تصویر برونی
بیرونی
فرهنگ لغت هوشیار
بی سواد عامی. توضیح در عربی بمعنی ظاهر از هر چیز و ضد (جوانی) است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برتری
تصویر برتری
فضل، اعتلا، تفوق، رفعت، مزیت، والاتری، ارفعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بستنی
تصویر بستنی
((بَ تَ))
مخلوطی از شیر و شکر و اسانس های مختلف میوه که در دستگاه مخصوص یخ می زند و می بندد و انواع گوناگون دارد، میوه ای، سنتی، چوبی، حصیری، کیم و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برانی
تصویر برانی
((بِ رّ))
بی سواد، عامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برتری
تصویر برتری
بالاتری، بلندتری، اولویت، رجحان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزنی
تصویر برزنی
محلی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برتری
تصویر برتری
Ascendance, Excellence, Preponderance, Primacy, Superiority, Supremacy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برتری
تصویر برتری
ascendance, excellence, prépondérance, primauté, supériorité, suprématie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برتری
تصویر برتری
עליונות , מצוינות , עֶליוֹנוּת , עֶליוּת , עֶלִיוּת , עֶלְיוֹנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برتری
تصویر برتری
प्रभुत्व , उत्कृष्टता , प्रधानता , प्राथमिकता , श्रेष्ठता , वर्चस्व
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برتری
تصویر برتری
keunggulan, keutamaan, supremasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برتری
تصویر برتری
ความเหนือกว่า , ความเป็นเลิศ , ความสำคัญลำดับแรก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برتری
تصویر برتری
overwicht, excellentie, voorrang, superioriteit, suprematie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برتری
تصویر برتری
ascendenza, eccellenza, preponderanza, priorità, superiorità, supremazia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برتری
تصویر برتری
ascenso, excelencia, preponderancia, primacía, superioridad, supremacía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برتری
تصویر برتری
ascendência, excelência, preponderância, primazia, superioridade, supremacia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برتری
تصویر برتری
优势 , 卓越 , 首要地位 , 优越性 , 至高无上
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برتری
تصویر برتری
przewaga, doskonałość, pierwszeństwo, wyższość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برتری
تصویر برتری
перевага , досконалість , першість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برتری
تصویر برتری
Vormachtstellung, Exzellenz, Übergewicht, Vorrang, Überlegenheit, Vorherrschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برتری
تصویر برتری
превосходство , первенство
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برتری
تصویر برتری
優位性 , 優れた , 優勢 , 主導権 , 優越性 , 覇権
دیکشنری فارسی به ژاپنی