تنگ زبرین ستور. (یادداشت مؤلف). تنگ دوم باشد از دو تنگ زین و بمعنی تنگ بالا است که آنرا زبرتنگ نیز خوانند. (آنندراج) (برهان). تنگ دویم از زین اسب. (ناظم الاطباء) : بگسلد بر اسب عشق عاشقان برتنگ صبر چون کشد بر چنگ خویش از موی اسب او تنگ تنگ. منوچهری. یک ران ترا خم فلک زین طوقش قمر و مجره برتنگ. شرف شفروه (آنندراج). ز دودمان جلال توآسمان طفلی است فکنده دایۀ صنعش زکهکشان برتنگ. رکن الدین.