جدول جو
جدول جو

معنی بربشتر - جستجوی لغت در جدول جو

بربشتر(بَبُ تَ)
شهری بزرگ در شرقی اندلس از اعمال بربطانیه. (معجم البلدان).
لغت نامه دهخدا
بربشتر(بَ بُ تَ)
شهری است در اندلس. شهری است بزرگ در مشرق اندلس (اسپانیا) از توابع بربطانیه که بسال 452 هجری قمری بدست رومیان افتاد و مسلمانان آنرا بهنگام حکومت احمد بن سلیمان بن هود بسال 457 هجری قمری یعنی پنج سال پس از آن فتح کردند و در جمله غنائمی که بدست مسلمین افتاد ده هزار زن بود و سپس باز بدست آنان افتاد. این شهر دارای قلعه های بسیاری است گروهی از محدثان و مقریان بدان منسوبند. (معجم البلدان). رجوع به الحلل السندسیه ج 2 و مراصد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بربسته
تصویر بربسته
جامد، جماد، ساختگی و بی اصل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرب تر
تصویر چرب تر
پر روغن تر، روغن دارتر، کنایه از بیشتر، افزون تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن، واپس آمدن، بازآمدن
واژگون شدن، سرنگون شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بروشور
تصویر بروشور
جزوۀ کوچک مقوایی یا کاغذی حاوی اطلاعاتی دربارۀ کالا یا موضوعی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برگشته
تصویر برگشته
برگردیده، سرنگون
فرهنگ فارسی عمید
(بُ بَتَ)
قلعه ای است بلند در نواحی ریه اندلس که میان آن و قرطبه سی فرسنگ راه است. این قلعه را بباشتر نیز خوانده اند. (از معجم البلدان). و رجوع به بباشتر همچنین عقدالفرید ج 5 ص 277 و 281 و ببشطر شود
لغت نامه دهخدا
چیزی را گویند که روح نباتی در وی اثر نکند و نشو و نما نتواند کرد و زیاده از آنچه هست نتواند شد مانند سنگ و کلوخ جماد مقابل بررسته، امر ساختگی امر مصنوع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بربستن
تصویر بربستن
بستن مقید کردن، نسبت دادن انتساب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بربستن
تصویر بربستن
((بَ بَ تَ))
مقید کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
((~. گَ تَ))
رجعت کردن، منصرف شدن، تغییر یافتن، واژگون شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بربسته
تصویر بربسته
((~. بَ تِ))
جعلی، مجعول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگشته
تصویر برگشته
((~. گَ تِ))
نابود شده، زیر و زبر شده
فرهنگ فارسی معین
((بُ رُ))
متن چاپی با تعداد صفحات معمولاً کم که اطلاعاتی درباره ویژگی های کالا یا نمایش یا نمایشگاه و نظایر آن به دست دهد، دفترک (واژه فرهنگستان)، کاتالوگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
Recoil, Revert, Undo
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
reculer, revenir, annuler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
geri çekilmek, geri dönmek, geri almak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
물러나다 , 돌아가다 , 되돌리다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
反動する , 戻る , 元に戻す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
לסגת , לחזור , לבטל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
पीछे हटना , लौटना , पलटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
mundur, kembali, membatalkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
ถอย , กลับมา , ยกเลิก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
отскочить , возвращаться , отменять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
terugtrekken, terugkeren, ongedaan maken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
retroceder, revertir, deshacer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
indietreggiare, tornare, annullare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
recuar, reverter, desfazer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
后退 , 恢复 , 撤销
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
cofnąć, wracać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
відскочити , повертатися , скасувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
zurückziehen, zurückkehren, rückgängig machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
kurudi nyuma, kurejea, kubadilisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی