معنی برگشته - فرهنگ فارسی معین
معنی برگشته
- برگشته((~. گَ تِ))
- نابود شده، زیر و زبر شده
تصویر برگشته
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با برگشته
برگشته
- برگشته
- برگردیده. مراجعت نموده. (ناظم الاطباء). بازگشته:
منم منم بلبل سرگشته
از کوه و کمر برگشته.
؟
التفات، برگشته نگریستن. (از منتهی الارب) ، ریسمان را دوتا کردن و آنرا تافتن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
برگشتن
- برگشتن
- برگردیدن، واپس آمدن، بازآمدن
واژگون شدن، سرنگون شدن
فرهنگ فارسی عمید