- بدآیین
- بد اخلاق، بدخوی وکافر
معنی بدآیین - جستجوی لغت در جدول جو
- بدآیین
- بدکیش، گمراه، ملحد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بد مذهب. بد کیش، گمراه، بد اخلاق مقابل نیک آیین
مرسوم
کسی که در امری یا در همه امور بنظر سوء ظن نگرد مقابل خوش بین، آنکه جهان آفرینش را پر از یاء س و حرمان و بدبختی داند مقابل خوش بین
نیک سیرت، نیک خصلت
لاتینی کور کبود از ازدوها صمغی است سیاه مایل بسرخی مشهور به مقل ازرق. در طب قدیم مورد استعمال داشته است
بد مذهبی بد کیشی الحاد مقابل بهدینی خوش کیشی
عیبجوئی کردن، سوءدر امور نگریستن
بد شگون نافرخنده شوم نامبارک نحس مقابل خوش یمن
آیین نیکو، کسی که دین و آیین خوب دارد
نوپدید آمده، نوباوه، زیبا، آراسته، بدیع، برای مثال نوای تو ای خوب ترک نوآیین / درآورد در کار من بینوایی (منوچهری - ۱۵۲)
آنکه چیز بدی را بگزیند، هر چیز بد که کسی برگزیند
زیبا، آراسته، نوپدید آمده
بدگمانی، بدبین بودن
Cynicism
худший
цинизм
schlechteste
Zynismus
найгірший
цинізм
najgorszy
cynizm
cinismo
peggiore
cinismo