درخشش، درخشندگی، در علم فیزیک الکتریسیته، جرقه ای که در اثر نزدیک شدن الکتریسیتۀ منفی و مثبت تولید می شود، نوری که در اثر اصطکاک یا انفجار ابرها در آسمان می درخشد، آذرخش، آدرخش، آسمان درخش، ارتجک، بیر، کنور برق خاطف: درخشندگی شدید که چشم ها را خیره کند برق یمانی (یمان): در علم نجوم مطلع ستارۀ شعرای یمانی، برای مثال دریغا چنان روح پرورزمان / که بگذشت بر ما چو برق یمان (سعدی۱ - ۱۸۴)
درخشش، درخشندگی، در علم فیزیک الکتریسیته، جرقه ای که در اثر نزدیک شدن الکتریسیتۀ منفی و مثبت تولید می شود، نوری که در اثر اصطکاک یا انفجار ابرها در آسمان می درخشد، آذرخش، آدرخش، آسمان درخش، ارتجک، بیر، کنور برق خاطف: درخشندگی شدید که چشم ها را خیره کند برق یمانی (یمان): در علم نجوم مطلع ستارۀ شعرای یمانی، برای مِثال دریغا چنان روح پرورزمان / که بگذشت بر ما چو برق یمان (سعدی۱ - ۱۸۴)
نوعی لکه که بر روی پوست بدن پیدا می شود بهق سفید: در پزشکی نوعی بهق که طی آن قسمتی از پوست بدن سیاه می شود و اگر با انگشت فشار بدهند به رنگ سرخ درمی آید و برجستگی های بسیار ریز در زیر انگشت احساس می گردد، اما کرک هایی که روی پوست قرار گرفته تغییر رنگ نمی دهد بهق سفید: در پزشکی نوعی بهق که طی آن قسمتی از پوست بدن اندکی سفید می شود اما کرک های سیاه یا خرمایی وجود دارد و برجستگی های ریز در زیر انگشت احساس می شود
نوعی لکه که بر روی پوست بدن پیدا می شود بهق سفید: در پزشکی نوعی بهق که طی آن قسمتی از پوست بدن سیاه می شود و اگر با انگشت فشار بدهند به رنگ سرخ درمی آید و برجستگی های بسیار ریز در زیر انگشت احساس می گردد، اما کرک هایی که روی پوست قرار گرفته تغییر رنگ نمی دهد بهق سفید: در پزشکی نوعی بهق که طی آن قسمتی از پوست بدن اندکی سفید می شود اما کرک های سیاه یا خرمایی وجود دارد و برجستگی های ریز در زیر انگشت احساس می شود
پارسی تازی شده بهک: بیماری پوستی پوست سپید می شود سر چپ خالها و نقطه های سیاه و سفید روی بدن لک و پیس کک مک بهک. توضیح در بعضی کتب بهق را مرادف بالکه های حاصل از مرض جذام دانسته اند ولی بطور کلی منظوراز بهق لک و پیس های روی بدن است و حتی لکه های ناشی از برص را هم بهق گویند
پارسی تازی شده بهک: بیماری پوستی پوست سپید می شود سر چپ خالها و نقطه های سیاه و سفید روی بدن لک و پیس کک مک بهک. توضیح در بعضی کتب بهق را مرادف بالکه های حاصل از مرض جذام دانسته اند ولی بطور کلی منظوراز بهق لک و پیس های روی بدن است و حتی لکه های ناشی از برص را هم بهق گویند
درخشش، الکتریسته، صاعقه، جر قه ای که در اثر نزدیک شدن الکتریسته منفی و مثبت تولید شود، نوری که در اثر برخورد ابرها تولید شود، جریان الکتریسته ای که برای مصارف خانگی و صنعتی عرضه می شود
درخشش، الکتریسته، صاعقه، جر قه ای که در اثر نزدیک شدن الکتریسته منفی و مثبت تولید شود، نوری که در اثر برخورد ابرها تولید شود، جریان الکتریسته ای که برای مصارف خانگی و صنعتی عرضه می شود
نای، نای بزرگ، دستگاهی در وسایل نقلیه که با به صدا درآوردن آن به دیگران اخطار می دهند، نوعی از شیپور کوتاه که شکارچیان برای راندن شکار از محلی به محل دیگر به کار برند، نفیر، صدای ممتد یا مقطع سوت مانندی که از گوشی تلفن شنیده میشود
نای، نای بزرگ، دستگاهی در وسایل نقلیه که با به صدا درآوردن آن به دیگران اخطار می دهند، نوعی از شیپور کوتاه که شکارچیان برای راندن شکار از محلی به محل دیگر به کار برند، نفیر، صدای ممتد یا مقطع سوت مانندی که از گوشی تلفن شنیده میشود