در فرهنگ شعوری (ج 1 ورق 177) این کلمه با این ضبط آمده است بمعنی انتظام حال و کار و شعری از شاکر بخاری بشاهد نقل شده اما کلمه ’ب + چم’ است و چم معنی رونق دارد و بچم یعنی بارونق، لازم گرفتن شتر چراگاه را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
ثمرهالطرفاء. (تحفۀ حکیم مؤمن). ثمرۀ درخت گز است که نام دیگرش گز مازک است و لفظ مذکور معرب از زبان قبطی مصر است. (فرهنگ نظام). ثمر اثل. گز مازک است که میوۀ درخت گز باشد. (انجمن آرای ناصری). گز نازک (؟) که ثمر درخت گز باشد. (ناظم الاطباء). بیدگیا به مصری اسم ثمره الطرفاء است. گز مازک. (برهان) (آنندراج). گلاند. (دزی ج 1 ص 51)