- بایقوش
- ترکی کوچ چغد جغد
معنی بایقوش - جستجوی لغت در جدول جو
- بایقوش
- جغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، مرغ حق، پشک، چوگک، کلیک، چغو، هامه، کول، شباویز، مرغ شباویز، بیغوش، کنگر، کوف، کوکن، کلک، پش، پژ، مرغ شب آویز، بوف، کوچ، اشوزشت، بوم، آکو، پسک، مرغ بهمن
- بایقوش
- بوم، جغد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترکی کوچ چغد جغد
اپیکور نام فرزانه ای از یونان
بحالت قوت، دارای امکان حصول
مشغول به بازی، بازی کننده، کسی که پیوسته بفکر بازی است
نهفته، خفته
یونانی شوکران سیکران بیخ تفت تودریون از گیاهان
آنکهه دارای هوش قوی است هوشمند مقابل بی هوش
تصمیم دسته جمعی چند شخص، شرکت یا کشور برای قطع روابط خود با یک شخص، شرکت یا کشور برای ابراز عدم رضایت از عملکرد وی، تحریم
ویژگی آنچه می تواند به وجود آید ولی هنوز به وجود نیامده، با امکان بروز در آینده
ویژگی کودک یا کسی که به سرگرمی و کارهای غیرجدی علاقۀ بسیار دارد، کنایه از شوخ
بچه ای که بیشتر به فکر بازی باشد
طرد کردن، تحریم
Quickthinking, Smartly
Playful
сообразительный , умно
игривый
schlagfertig, klug
verspielt
спритний , розумно
ігровий
bystry umysłowo, mądrze
zabawny
机智的 , 聪明地
perspicaz, inteligentemente
brincalhão
di mente acuta, intelligentemente
giocoso
juguetón
perspicaz, inteligentemente
vif d'esprit, intelligemment