جدول جو
جدول جو

معنی بایقوش - جستجوی لغت در جدول جو

بایقوش
ترکی کوچ چغد جغد
تصویری از بایقوش
تصویر بایقوش
فرهنگ لغت هوشیار
بایقوش
جغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، مرغ حق، پشک، چوگک، کلیک، چغو، هامه، کول، شباویز، مرغ شباویز، بیغوش، کنگر، کوف، کوکن، کلک، پش، پژ، مرغ شب آویز، بوف، کوچ، اشوزشت، بوم، آکو، پسک، مرغ بهمن
تصویری از بایقوش
تصویر بایقوش
فرهنگ فارسی عمید
بایقوش
بوم، جغد
تصویری از بایقوش
تصویر بایقوش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بایغوش
تصویر بایغوش
ترکی کوچ چغد جغد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابیقور
تصویر ابیقور
اپیکور نام فرزانه ای از یونان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالقوه
تصویر بالقوه
بحالت قوت، دارای امکان حصول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
مشغول به بازی، بازی کننده، کسی که پیوسته بفکر بازی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالقوه
تصویر بالقوه
نهفته، خفته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باریقون
تصویر باریقون
یونانی شوکران سیکران بیخ تفت تودریون از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با هوش
تصویر با هوش
آنکهه دارای هوش قوی است هوشمند مقابل بی هوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایکوت
تصویر بایکوت
تصمیم دسته جمعی چند شخص، شرکت یا کشور برای قطع روابط خود با یک شخص، شرکت یا کشور برای ابراز عدم رضایت از عملکرد وی، تحریم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالقوه
تصویر بالقوه
ویژگی آنچه می تواند به وجود آید ولی هنوز به وجود نیامده، با امکان بروز در آینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
ویژگی کودک یا کسی که به سرگرمی و کارهای غیرجدی علاقۀ بسیار دارد، کنایه از شوخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
بچه ای که بیشتر به فکر بازی باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بایکوت
تصویر بایکوت
طرد کردن، تحریم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بالقوه
تصویر بالقوه
((بِ لْ قُ وِّ))
به قوت، به حالت قوت، مقابل بالفعل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از با هوش
تصویر با هوش
Quickthinking, Smartly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
Playful
دیکشنری فارسی به انگلیسی
сообразительный , умно
دیکشنری فارسی به روسی
спритний , розумно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
bystry umysłowo, mądrze
دیکشنری فارسی به لهستانی
机智的 , 聪明地
دیکشنری فارسی به چینی
perspicaz, inteligentemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
di mente acuta, intelligentemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
perspicaz, inteligentemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
vif d'esprit, intelligemment
دیکشنری فارسی به فرانسوی