جدول جو
جدول جو

معنی بانشاط - جستجوی لغت در جدول جو

بانشاط
(نَ)
مرکّب از: با + نشاط، دارای نشاط. شادمان. فیران. شنگول. که نشاط دارد. نشیط. باروح. مریح. (دهار)
لغت نامه دهخدا
بانشاط
بشاش، خوشحال، خوشدل، سردماغ، سرزنده، شاد، شادمان، مسرور، نشیط
متضاد: دلمرده، بی نشاط، ناخوشدل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بانواز
تصویر بانواز
(دخترانه)
باخبر ساختن مردم با صدای بلند (نگارش کردی: بانگهواز)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بامشاد
تصویر بامشاد
(پسرانه)
کسی که در سحرگاهان شاد است، نام یکی از موسیقیدانان معروف در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بانداژ
تصویر بانداژ
بستن زخم یا اندام آسیب دیدۀ بدن با باند، باندپیچی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدنشان
تصویر بدنشان
دارای صفات بد، بداصل، بدکار، فرومایه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
بسیار شادمان، خوشحال
فرهنگ فارسی عمید
(اَ / اِ)
چاه نزدیک تک که دلو از آن به یک کشیدن برآید. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ذیل اقرب الموارد شود، به رفتن درآمدن سیل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). آغاز شدن سیل و ناگاه رسیدن پیش از آنکه شدت پیدا کند. (از اقرب الموارد). روان شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) ، فرودآمدن باران. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ وِ)
فربه گردانیدن علف ستور را.
لغت نامه دهخدا
تصویری از بینشان
تصویر بینشان
بیعلامت بدون وجه مشخص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی نشاط
تصویر بی نشاط
کسل، بیحال، پژمرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب نشاط
تصویر آب نشاط
مذی، نطفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بانداژ
تصویر بانداژ
نوارپیچی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدنشان
تصویر بدنشان
بدکار، بداصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکشاط
تصویر انکشاط
بی بیمی بی ترسی کنده شدن پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
شخت شادمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشاط
تصویر انشاط
فربه گردانیدن علف ستور را، گشادن گره، استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با نشاط
تصویر با نشاط
شادمان، با روح، مریح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب نشاط
تصویر آب نشاط
((بِ نَ))
منی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بانداژ
تصویر بانداژ
زخم رو باز یا قسمتی از بدن را با نوار مخصوص بستن، باندپیچی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
Vivacious, Vivaciously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
vif, avec vivacité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
живой , оживлённо
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
lebendig, lebhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
живий , жваво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
żywy, żywiołowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
活泼的 , 活泼地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
vivaz, vivazmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
vivace, vivacemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
vivaz, vivazmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
levendig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
กระปรี้กระเปร่า , อย่างมีชีวิตชีวา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
ceria, dengan semangat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
जीवंत , उत्साहपूर्वक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرنشاط
تصویر پرنشاط
נָעִים , בצורה תוססת
دیکشنری فارسی به عبری