جدول جو
جدول جو

معنی باشباغ - جستجوی لغت در جدول جو

باشباغ
باغی که در آن علوفه کاشته شود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باغبان
تصویر باغبان
(پسرانه)
باغبان (نگارش کردی: باخهوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بالبان
تصویر بالبان
(پسرانه)
نوعی پرنده شکاری (نگارش کردی: باهوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باشوان
تصویر باشوان
(پسرانه)
نام کوهی در بانه، آشیانه (نگارش کردی: باشوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بازبان
تصویر بازبان
(پسرانه)
کسی که باز را برای شکار تربیت می کند (نگارش کردی: بازهوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باشماق
تصویر باشماق
کفش، پوششی برای محافظت از پا، پا افزار، پاپوش، لخا، لکا، پایدان، پایزار، پااوزار، چارق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادبان
تصویر بادبان
پرده ای که در کشتی بادی نصب می کنند برای استفاده از قوۀ وزش باد جهت حرکت دادن کشتی، خیمۀ کشتی، شراع، گریبان، سرآستین
بادبان اخضر: بادبان سبز، کنایه از آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
کسی که پیشه اش پرورش گل ها و درختان باغ است، نگهبان باغ، باغ پیرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باجناغ
تصویر باجناغ
دو مرد که دو خواهر را به زنی گرفته باشند هر کدام نسبت به دیگری باجناغ خوانده می شود، شوهر خواهر زن، سلف، هم زلف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باشگاه
تصویر باشگاه
حیاط یا تالار بزرگ که در آنجا عده ای برای ورزش، بازی، تفریح یا دید و بازدید جمع می شوند، کلوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازبان
تصویر بازبان
بازدار، کسی که بازهای شکاری را رام و تربیت می کرد، بازیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باژبان
تصویر باژبان
مامور وصول باج و خراج، باج دار، باژدار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاشبات
تصویر عاشبات
چرند گان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشماق
تصویر باشماق
ترکی باشه نام جایی است ترکی کفش، دم پایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چارباغ
تصویر چارباغ
چهار پاره چار پاره چالپاره
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی همریش هم داماد (گویش گیلکی) همزلف دو مرد را که دو خواهر را در ازدواج دارند نسبت بهم باجناق گویند همریش همزلف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باربار
تصویر باربار
متواتر، پی در پی، مکرراً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادبان
تصویر بادبان
پرده ای است که بر تیر کشتی می بندند، خیمه کشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
کسی که نگاهدارنده باغ باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باژبان
تصویر باژبان
ماء مور وصول باج خراج ستان محصل مالیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشگاه
تصویر باشگاه
محلی بزرگ که عده ای برای ورزش یا بازی و یا دید و بازدید جمع شوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادبان
تصویر بادبان
پارچه ای که به دکل کشتی بندند تا با وزیدن باد کشتی به حرکت درآید، شراع، آستین، گریبان، قبا، کنایه از آدم سبکسری که با مردم موأنست کند، پیاله، ساغر، پس و پیش گریبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
کسی که نگهبانی و پرورش گل های باغ را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باشگاه
تصویر باشگاه
کلوپ، جایی برای ورزش و تفریح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
Horticulturist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
horticulteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
Gärtner
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
садівник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
ogrodnik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
园艺师
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
horticultor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
orticoltore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
horticultor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
садовник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از باغبان
تصویر باغبان
tuinbouwkundige
دیکشنری فارسی به هلندی