معنی باجناغ - فرهنگ فارسی عمید
معنی باجناغ
باجناغ
دو مرد که دو خواهر را به زنی گرفته باشند هر کدام نسبت به دیگری باجناغ خوانده می شود، شوهر خواهر زن، سلف، هم زلف
تصویر باجناغ
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با باجناغ
باجناغ
باجناغ
ترکی همریش هم داماد (گویش گیلکی) همزلف دو مرد را که دو خواهر را در ازدواج دارند نسبت بهم باجناق گویند همریش همزلف
فرهنگ لغت هوشیار
باجناغ
باجناغ
باجناق. شوهر خواهر زن نسبت بشوهر خواهر دیگر. نسبت دو مرد با یکدیگر که هر یک شوهر یکی از دو خواهر باشد. هم پاچه. هم ریش. هم زلف. هم داماد. هم دندان. سِلف
لغت نامه دهخدا
باجناق
باجناق
ترکی همریش هم داماد (گویش گیلکی) همزلف دو مرد را که دو خواهر را در ازدواج دارند نسبت بهم باجناق گویند همریش همزلف
فرهنگ لغت هوشیار
باجناق
باجناق
باجناغ، دو مردی که با دو خواهر ازدواج کرده باشند، هم ریش
فرهنگ فارسی معین
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.