- باسل
- شجاع، مرد، دلیر، دلاور
معنی باسل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حلوائی که از نشاسته و شکر یا نشاسته و شیره انگور درست کنند و در میان جوز و یا بادام نهند و برشته کنند
نوعی شیرینی که با نشاسته، شکر و مغز گردو به شکل لوله درست کرده و به نخ می کشند، باسدق، فراته
فرانسوی گل کمر (جواهرات سلطنتی ایران)
فرانسوی چوبک باکتری دراز اندام و کشیده. توضیح باسیلها. قسمی از باکتریها که دراز اندام و کشیده اند و اغلب آنها ناخوشیهای مختلف را موجب میشوند از قبیل باسیل سیاه زخم باسیل کخ و غیره که اولی ناخوشی سیاه زخم را موجب میشود و دومی تولید مرض سل میکند. عده ای از باسیلها نیز در تخمیرات شرکت میکنند
ماخوذ از فرانسه، لگن خاصره
کسی که لبخند زند
دهن دره، خمیازه خمیازه خامیازه دهان دره
بلند و دراز
فراخ کننده، گسترنده
سختی، آسیب، گرسنگی
گول، تره فروش، زمین سبز، دانه خور پرنده نشمه دار چوغان از گیاهان
لغو، بیهوده، یاوه، دروغ، نادرست، مقابل حق
بی کارگردنده، متردد
آزموده پخته: مرد
بی هوده، تباه، نادرست
مغرب مقابل خراسان بمعنی مشرق: (مهر و مه او را دو طفلانند اینک هردورا گاهواره بابل و مولد خراسان آمده) (خاقانی) درختی از تیره پروانه واران که دارای برگهای دو ردیفی میباشد (نظیر برگ اقاقیا)، یک گونه از این گیاه در مکزیک و یک گونه در افریقا و یک گونه هم در دیگر نواحی گرم دنیا شناخته شده از جمله در جنوب ایران این درخت جز درختان زمینی کاشته میشود. الیاف این گیاه را برای کاغذ سازی مصرف میکنند ببل درمان عقرب
زفت نا بخشنده تنگ چشم گرسنه چشم تنگ چشم
بخشنده بذل کننده بخشش کننده بخشنده
خوی و عادت و خلق پدر گرفتن فرانسوی شرابه (جواهرات سلطنتی ایران) : منگوله
بذل کننده، بخشنده، سخی
خمیازه، دهن دره، فاژ، فاژه، برای مثال ای برادر بیار کاسۀ می / چند باسک زنم ز خواب و خمار (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۴)
سربرافراخته، ویژگی درخت بلند
ناچیز، ناحق، بی اثر، بیهوده، یاوه، پوچ
باطل گفتن: بیهوده گفتن، یاوه گفتن، ناحق گفتن،برای مثال بلی مرد آن کس است از روی تحقیق / که چون خشم آیدش باطل نگوید (سعدی - ۸۲)
باطل گفتن: بیهوده گفتن، یاوه گفتن، ناحق گفتن،
تبسم کننده، لبخند زننده،، آنکه لبخند می زند
شتری که دندان نیش درآورده و به بلوغ رسیده است
برجستگی در پشت بدن بالاتر از ران و پایین تر از کمر
گزک انگبین چین انگبین گیرنده، نیزه لرزان، نیکمرد ستوده کردار
سست و کاهل
راغب و تقرب جوینده بسوی خدا