جدول جو
جدول جو

معنی بارکاس - جستجوی لغت در جدول جو

بارکاس
روسی کشتیچه ناوچه قایق موتوری کشتی کوچک (بیشتر در شمال ایران مستعمل است)
فرهنگ لغت هوشیار
بارکاس
کشتی کوچک، زورق، قایق موتوری
تصویری از بارکاس
تصویر بارکاس
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بارکاو
تصویر بارکاو
هماهنگ، موافق، موزون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارکاس
تصویر ارکاس
باز گرداندن نگونسار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتکاس
تصویر ارتکاس
نگونسازی افتادن برآمدن پستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بزرکار
تصویر بزرکار
برزیگر کشاورز زارع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بافکار
تصویر بافکار
بافنده جولاه نساج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازرکان
تصویر بازرکان
پارسی تازی گشته بازرگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براخاس
تصویر براخاس
(پسرانه)
دوست دانا و عاقل (نگارش کردی: براخاس)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باسکان
تصویر باسکان
(پسرانه)
قلههای چند کوه در یک سلسلهجبال (نگارش کردی: باسکان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باسکار
تصویر باسکار
(دخترانه)
قدرتمند، توانمند در بحث و استدلال (نگارش کردی: باسکار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باریکان
تصویر باریکان
(پسرانه)
دماغه کوه (نگارش کردی: باریکان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بارمان
تصویر بارمان
(پسرانه)
محترم، لایق، دارای روح بزرگ، نام سردار افراسیاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از سپاهیان افراسیاب تورانی، نام یکی از سرداران دوره ماد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فارناس
تصویر فارناس
(پسرانه)
نام پادشاه کاپادوکیه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بوراکس
تصویر بوراکس
فرانسوی تنگار
فرهنگ لغت هوشیار
حصیر، بوریاء، دوخبافت (دوخ علفی است بلند که از آن حصیر بافند) زیغ پلاچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارگاه
تصویر بارگاه
خیمه پادشاهان، بارگه، جائی که پادشاهان مردم را بحضور بپذیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارکده
تصویر بارکده
بار انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باردان
تصویر باردان
خورجین، جای بار
فرهنگ لغت هوشیار
میوه دار باثمرمثمر (درخت)، آبستن حامله، مخلوط با فلز کم بها مغشوش نبهره. یا زبان باردار. زبانی که قشر سفیدی بر روی آن بندد و علامت تخمه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باربار
تصویر باربار
متواتر، پی در پی، مکرراً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براکاء
تصویر براکاء
دو زانو نشستن، کوشش، استواری در کارزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدرکاب
تصویر بدرکاب
آنکه سخت سوار اسب شود، بد قدم مقابل خوش رکاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکاست
تصویر برکاست
کمی، کاهش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارساس
تصویر دارساس
ترکی آلاکلنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارکار
تصویر شارکار
هر کار مفت و رایگان که بزور و جبرا اجرا گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارکشی
تصویر بارکشی
عمل بار کشیدن، بار بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باردار
تصویر باردار
آبستن، برای مثال اگر مار زاید زن باردار / به از آدمی زادۀ دیوسار (سعدی۱ - ۶۸)، میوه دار مثلاً درخت باردار، حامل بار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارسات
تصویر بارسات
موسم بارندگی، بشکال، پشکال، برشکال، پرشکال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارگاه
تصویر بارگاه
کاخ و دربار پادشاه، برای مثال جزای حسن عمل بین که روزگار هنوز / خراب می نکند بارگاه کسری را (ظهیرالدین فاریابی - ۳۴)، خیمۀ پادشاهی، جای رخصت و اجازه، جایی که پادشاهان مردم را بار بدهند و به حضور بپذیرند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باردان
تصویر باردان
جای بار، هر چه در آن کالا یا باری می گذارند، خورجین، جوال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوراکس
تصویر بوراکس
ترکیب اسید بوریک و سود که در طب و صنعت برای ساختن شیشه و لعاب ظروف سفالی و لحیم کاری به کار می رود، بوره، بورک، تنکار، تنگار، بورق، بورات دوسود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبارکات
تصویر مبارکات
جمع مبارکه، همایون ها فرخ ها جمع مبارکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باردان
تصویر باردان
ظرف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باردار
تصویر باردار
میوه دار، آبستن، حامله
فرهنگ فارسی معین