جدول جو
جدول جو

معنی بادپیمایی - جستجوی لغت در جدول جو

بادپیمایی(پَ / پِ)
عمل بادپیما. باد پیمودن:
زحل از دلو با قوی رائی
خصم را داده بادپیمایی.
نظامی.
رجوع به بادپیما و بادپیمای و باد پیمودن شود، آنچه بباد داده شده. بربادرفته. تلف شده. ازدست رفته. نیست و نابود شده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بادپیما
تصویر بادپیما
اسب، استر یا شتر تندرو، تیزرفتار، بادپا، بیکاره، مفلس، دروغ گو، یاوه سرا، برای مثال یکی باد پیمای کم زن بود / که از کینه با خویش دشمن بود (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باده پیمایی
تصویر باده پیمایی
باده نوشی، شراب خوری
فرهنگ فارسی عمید
(پَ / پِ)
یاوه گوی. بیهوده گوی.
لغت نامه دهخدا
(دِ یَ)
باد منسوب به یمن. ریح یمانیه. یعنی بادی که از جانب یمن آید چنانکه حضرت رسالت پناه صلی اﷲ علیه و آله و سلم فرمود: انی وجدت نفس الرحمن من الیمن، یعنی بدرستی که یافتم نفس رحمان را در یمن، بعضی گویند مراد از آن خواجه اویس قرنی است و بعضی گویند همین باد یمانی مراد است و آن بادی لطیف است و بعضی باد بهار مراد دارند.
لغت نامه دهخدا
(سَ دَ / دِ)
بادپیمای. مردم مفلس لاابالی بی فایده گوی و بی ماحصل و دروغ گوی را گویند. (برهان) (آنندراج). بیحاصل. بیفایده. (شرفنامۀ منیری) (فرهنگ سروری). آنکه کار بیهوده کند. آنکه عملی عبث کند. بادسنج. باددرکف. (آنندراج) (مجموعۀ مترادفات ص 74). رجوع به بادسنج و باددرکف شود:
یکی بادپیمای کم زن بود
که از کینه با خویش دشمن بود.
لبیبی.
خاک پاشان دیگرند و بادپیمایان دگر
کی توان مر ساسیان را زاهل ساسان داشتن ؟
سنایی.
بادپیمای تر از من نبود در ره عشق
گر پی دیدۀ خود سرمه کنم خاک درش.
سنایی.
شرم بادت چو کلک بی باکی
آب ساقی و بادپیمائی.
سیدحسن غزنوی.
زین چاره گران بادپیمای
در کار فلک که را رسد پای ؟
(منسوب به نظامی).
ببوی زلف تو با باد عیشها دارم
اگرچه عیب کنندم که بادپیمائیست.
سعدی (بدایع).
بلبل بیدل نوائی میزند
بادپیمائی هوائی میزند.
سعدی (طیبات).
رجوع به باد شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از بادپیمای
تصویر بادپیمای
آنکه کار بیهوده و عبث کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باده پیمایی
تصویر باده پیمایی
عمل باده پیما شرابخواری میخواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادپیما
تصویر بادپیما
((پِ))
محروم، بی بهره، آن که کار بیهوده می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راهپیمایی
تصویر راهپیمایی
تضاهرات
فرهنگ واژه فارسی سره