جدول جو
جدول جو

معنی بادغر - جستجوی لغت در جدول جو

بادغر
رهگذر باد، بادگیر، بادرس، بادخن، خانۀ تابستانی، برای مثال و هرگه که تیره بگردد جهان / بسوزد چو دوزخ شود بادغر (خسروی سرخسی - شاعران بی دیوان - ۱۷۷)
تصویری از بادغر
تصویر بادغر
فرهنگ فارسی عمید
بادغر
((غَ))
رهگذر باد، بادخن، خانه تابستانی
تصویری از بادغر
تصویر بادغر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بادبر
تصویر بادبر
هر چیزی که نفخ را بر طرف کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادفر
تصویر بادفر
آنچه که با وزش باد دور خود چرخد بادفره فرفره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادبر
تصویر بادبر
هر دارویی که نفخ شکم را برطرف می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بداغر
تصویر بداغر
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، خشک پی، نامیمون، سبز قدم، بدشگون، شمال، سیاه دست، سبز پا، تخجّم، میشوم، پاسبز، نافرّخ، مشوم، نامبارک، منحوس، شنار، مرخشه، بدیمن، مشئوم، بدقدم، نحس
بدخو، بدخلق
اخمو، کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، بداخم، اخم رو، ترش روی، تیموک، متربّد، دژبرو، عبوس، عبّاس، تندرو، سخت رو، ترش رو، زوش، روترش، گره پیشانی، عابس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادفر
تصویر بادفر
فرفره، نوعی اسباب بازی کاغذی سبک و پره دار که بر اثر جریان باد دور خود می چرخد، بادفره، یرمع، فرفروک، پرپره، مازالاق
بادبزن
آنچه با وزش باد دور خود می چرخد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زادغر
تصویر زادغر
حرام زاده، فرزندی که از ازدواج غیر شرعی به وجود آید، ناپاک زاده، فرزند نامشروع، بدذات، حیله گر و فتنه انگیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادسر
تصویر بادسر
بادسار، سبک سر، سبک مغز، مغرور، متکبر، سبک، بی وقار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادبر
تصویر بادبر
لاف زن، کسی که بسیار لاف می زند و کاری از او بر نمی آید
نوعی وسیلۀ بازی چوبی به اندازۀ تخم مرغ با نوک فلزی، که با کشیدن نخی که به دور آن پیچیده شده، روی زمین دور خود می چرخد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادبر
تصویر بادبر
((بَ))
لاف زن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شادغر
تصویر شادغر
نای رویین، نفیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادپر
تصویر بادپر
بادبر، لاف زن، کسی که بسیار لاف می زند و کاری از او بر نمی آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادغر
تصویر ادغر
یادگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادر
تصویر بادر
(دخترانه)
حرکت باد، فریشته مأمور باد (نگارش کردی: بادهر)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بادر
تصویر بادر
باد سرخ، نوعی بیماری پوستی که به وسیلۀ میکروب استرپتوکک تولید می شود و از عوارض آن سرخی و تورم پوست بدن به ویژه گونه ها است، بادرو، باد دژنام، بادژ، بادشنام، سرخ باد
فرهنگ فارسی عمید