جدول جو
جدول جو

معنی باداش - جستجوی لغت در جدول جو

باداش
سزا، مکافات و جزای نیکی را گویند و ببای فارسی هم آمده است، (برهان)، مکافات و جزای نیکی را گویند و ببای فارسی هم آمده است و آنرا پاداشن بزیادتی نون در آخر نیز گفته اند، فرخی گفته:
شتاب گیرد و گرمی بوقت پاداشن
صبور گردد وآهسته وقت بادافراه،
ازین بیت معلوم شدکه بادافراه مکافات بدی است بخلاف پاداشن که مکافات نیکی است و پاداشت ببای فارسی و بزیادتی تای قرشت درآخر نیز آمده و پادش بحذف الف دوم نیز دیده شده چنانکه فخر گرگانی گفته: ترا پادش دهد ایزد بمینو، (آنندراج) (انجمن آرا)، رجوع به پاداش شود
لغت نامه دهخدا
باداش
سزا مکافات و جزای نیکی
تصویری از باداش
تصویر باداش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاداش
تصویر پاداش
(پسرانه)
جزا، اجر کار خوب، مکافات نیکی (نگارش کردی: پاداش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برداش
تصویر برداش
(پسرانه)
نتیجه (نگارش کردی: بهرداش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بادان
تصویر بادان
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پیروز از سرداران دوران ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بادام
تصویر بادام
(دخترانه)
میوه ای کوچک و کشیده با دو پوسته یکی نرم و سبز و دیگری سخت و چوبی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بادان
تصویر بادان
آبادان، آباد، باصفا، بارونق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادام
تصویر بادام
میوه ای کوچک، کشیده و تقریباً بیضی شکل با دو نوع تلخ و شیرین که روغن آن مصرف دارویی دارد، گیاه درختی این میوه با برگ های باریک و گل های صورتی، کنایه از چشم معشوق
بادام کوهی: ارژن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باداد
تصویر باداد
دادگر، عادل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادکش
تصویر بادکش
بادگیر، تنوره، مجرای باد در دیوار یا سقف خانه، در طب قدیم شاخ یا آلت میان تهی که حجامتگر محل حجامت را با آن می مکید و بعد تیغ می زد، در پزشکی بادشکن
بادکش کردن: در طب قدیم کوزه انداختن به بدن بیمار، حجامت کردن. هوای داخل استکان یا ظرف دیگر شبیه آن را به وسیلۀ حرارت گرم کرده و دهانۀ آن را روی پوست بدن بیمار می چسباندند تا جریان خون را سریع تر کند. این عمل بیشتر در بیماری های حاد ریوی، کمردرد و پهلودرد صورت می گرفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
مزد، سزای عمل، خواه نیک خواه بد، سزا، جزا، برای مثال درستش شد که هرچ او کرد بد کرد / پدر پاداش او بر جای خود کرد (نظامی۲ - ۱۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
جزای نیکیست ضد بادافراه که جزای بدیست. ناصرخسرو گوید:
آن کن از طاعت و نیکی که نداری شرم
چون به بینیش در آن معدن باداشن.
و جمال الدین عبدالرزاق نیز فرماید:
وگر به لذت مشغول احتلامست آن
جنب ز خواب درآئی بروز باداشن.
و ببای فارسی نیز بنظر رسیده. (فرهنگ سروری خطی). باحتمال قوی درین شواهد پاداشن صحیح است. رجوع به شعوری ج 1 ورق 179 و پاداشن در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از داداش
تصویر داداش
برادر
فرهنگ لغت هوشیار
درختی از تیره گل سرخیان که سر دسته بادامیها است. گلها و برگهایش شبیه گلها و برگهای درخت هلو است. گلها شامل 5 کاسبرگ و 5 گلبرگ و 25 تا 30 پرچم است، چشم محبوب: ئهانت پسته و چشمانت بادام، مقدار اندک اندازه کم: یک بادام نان. یا بادام زمینی. سعد سلطانی، پسته زمینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادان
تصویر بادان
مخفف آبادان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
جزا، مکافات، سزا، قرض، اجر، ثواب، اجرت، مزد، عوض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باداه
تصویر باداه
صحرا و دشت، صحرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داداش
تصویر داداش
برادر
فرهنگ فارسی معین
((کَ یا کِ))
شاخ یا هر آلت میان تهی که حجام محل حجامت را با آن می مکید و بعد تیغ می زد، روزنه ای برای جریان یافتن باد که در سقف یا دیوار خانه تعبیه می کردند، دم زرگری و آهنگری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
جزا و کیفر چه خوب چه بد، مهر، کابین
فرهنگ فارسی معین
درخت یا درختچه ای از تیره گل سرخیان با میوه ای که تازه اش سبز و کرکدار است ولی به تدریج پوستش سخت می شود که مغز آن شیرین، خوراکی و روغن دار است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
جایزه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
Reward, Gratuity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
gratification, (FR) récompense
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
чаевые , награда
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
Trinkgeld, (DE) Belohnung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
чайові , нагорода
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
napiwek, (PL) nagroda
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
小费 , 相同
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
gorjeta, (PT) recompensa
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
mancia, (IT) ricompensa
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
gratificación, (ES) recompensa
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
fooi, (NL) beloning
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
ทิป , รางวัล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
tip, (ID) hadiah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی