جدول جو
جدول جو

معنی ایداح - جستجوی لغت در جدول جو

ایداح
گرویدن، خستویی به خواری، گردن نهادن، فروتنی
تصویری از ایداح
تصویر ایداح
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع قدح، کاسه ها پیاله ها ریغال ها پیلپاها زشت گفتن آک نهادن (آک عیب) آک بستن جمع قدح کاسه های بزرگ پیاله ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امداح
تصویر امداح
ستودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انداح
تصویر انداح
جمع ندح، فراخی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایداج
تصویر ایداج
ترکی سر رشته دار یکی از ماءموران وابسته بسر رشته داری قشون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایداء
تصویر ایداء
قوت دادن، یاری دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایجاح
تصویر ایجاح
راه پیدایی، شاش گرفتن، فرو هشتن پرده، به سنگ خوردن چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایقاح
تصویر ایقاح
بیشرمیدن بی شرم گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایضاح
تصویر ایضاح
پیدا گشتن، آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایداع
تصویر ایداع
گرو نهادن، گرو پذیرفتن، سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایضاح
تصویر ایضاح
واضح کردن، روشن ساختن، روشن کردن امری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایداج
تصویر ایداج
در دورۀ ایلخانان، مامور وابسته به سررشته داری قشون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایداع
تصویر ایداع
به ودیعت گذاشتن مالی در نزد کسی، ودیعه گذاشتن، سپردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقداح
تصویر اقداح
قدح ها، ظروفی که در آن چیزی بیاشامند، ساغرها، پیاله ها، کاسۀ بزرگ ها، جمع واژۀ قدح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صیداح
تصویر صیداح
فغانگر پر بانگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقداح
تصویر اقداح
((اَ))
جمع قدح، کاسه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقداح
تصویر اقداح
((اِ))
عیب نمودن، بد گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایضاح
تصویر ایضاح
روشن ساختن، واضح کردن
فرهنگ فارسی معین