- ایازی
- نقاب سیاهی که زنان بدان صورت خود را پوشانند
معنی ایازی - جستجوی لغت در جدول جو
- ایازی
- نقاب سیاه که زنان بالای پیشانی یا روی صورت خود بیندازند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع ایم، بیوگان، بی شوهران، بی زنان جمع ایم بیوگان بیوه زنان زنان بی شوی
آبدار شرابدار، آشپز، سفره چی، خدمتکار
ترکی آبدار، خوانسالار، آشپز
نقاب سیاهی که زنان بدان صورت خود را پوشانند
دستها
منسوب به پیاز. آلوده به پیاز، برنگ پوست پیاز سرخ پیازکی. یا لعل پیازی. لعل پیازکی: دریا گند نارنگ از تیغ شاه گلگون لعل پیازی از خون یک یک پشیز والش. (خاقانی)، نوعی از گرز پیازک، جگر و شش گوسفند که با پیاز سرخ کنند و خورند. یا پوست پیازی. ورقه نازک روی پیاز، سخت بی دوام و نازک
نیازمند، کنایه از عاشق
آلوده به پیاز یا بوی پیاز، به رنگ پوست پیاز
یدها، دست ها، کنایه از قدرت ها، جمع واژۀ ید
حاجتمند، معشوق محبوب دوست: (چون ابن سلام زان نیازی شد نامزد شکیب سازی) (لیلی و مجنون نظامی رشیدی) (دلم خسته ناز تست ای نیازی که روزی نیاسایی از ناز یازی) (عثمان مخناری همایی. 504)، عزیز گرامی: (زهی مملکت را چو دولت گرامی زهی پادشا را چو دیده نیازی) (عثمان مختاری. همایی. 507)، جمع نیازیان
آبدار، شرابدار، آشپز، سفره چی، خدمتکار
جمع ایدی، ججمع ید، دست ها، دستیاران، نعمت ها
نوعی لعل گرانبها، گرزی با چند گوی فولادی و دسته چوبی
حاجتمند، عاشق
باد سرد و خنک
نسیم شب، نسیم سرد، باد خنک
نسیم، باد خنک، شبنم
تصاعد
تصاعد