جدول جو
جدول جو

معنی ایازی

ایازی
نقاب سیاه که زنان بالای پیشانی یا روی صورت خود بیندازند
تصویری از ایازی
تصویر ایازی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ایازی

ایازی

ایازی
برقع سیاهی که زنان بر پشت چشم بندند. (آنندراج) (برهان). نوعی ازبرقع باشد که اکثر سیاه رنگ شده و زنان بر روی کشندو آنرا چشم آویز نیز گویند. (جهانگیری) :
شفق غلالۀ خورشید ارغوانی دوخت
چو زهره بست ایازی عنبرین بر چشم.
رفیع الدین لنبانی.
رجوع به ایاسی شود
لغت نامه دهخدا

ایامی

ایامی
جمع ایم، بیوگان، بی شوهران، بی زنان جمع ایم بیوگان بیوه زنان زنان بی شوی
فرهنگ لغت هوشیار

پیازی

پیازی
منسوب به پیاز. آلوده به پیاز، برنگ پوست پیاز سرخ پیازکی. یا لعل پیازی. لعل پیازکی: دریا گند نارنگ از تیغ شاه گلگون لعل پیازی از خون یک یک پشیز والش. (خاقانی)، نوعی از گرز پیازک، جگر و شش گوسفند که با پیاز سرخ کنند و خورند. یا پوست پیازی. ورقه نازک روی پیاز، سخت بی دوام و نازک
فرهنگ لغت هوشیار