- اکنع
- کار تباه، لنگ دست
معنی اکنع - جستجوی لغت در جدول جو
- اکنع
- لنگدست، کار تباه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زشت تر، قبیح تر
دریوزگی، فروتنی، نرمی
صانع تر
فروتنیدن: فروتنی کردن، دریوزگی، نرمی کردن
بر نام نهادن (برنام کنیه)
سرخ لب، ستبرلب
با عز و ارجمندی، منیع تر، بلندتر، استوارتر، بلند پایه تر
پور نژاده شتر پشت گردن
درآویختن
استوارتر، بلندپایه تر
شنیع تر، زشت تر، قبیح تر، ناهنجارتر
خرد نمای: کسی که خود را کوچک و خرد بنمایاند، بندی
بایسته، در ترنجیده: پیرمرد