جدول جو
جدول جو

معنی اکتیال - جستجوی لغت در جدول جو

اکتیال
کشیدن، وزن کردن
تصویری از اکتیال
تصویر اکتیال
فرهنگ لغت هوشیار
اکتیال
پیمایش، پیمودن
تصویری از اکتیال
تصویر اکتیال
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از احتیال
تصویر احتیال
چاره جویی کردن، چاره گری
حیله به کار بردن، مکر، فریب، کلک، حقّه، نیرنگ، نارو، گول، تنبل، دستان، ترفند، گربه شانی، خدعه، غدر، تزویر، ترب، چاره، قلّاشی، خاتوله، ستاوه، شید، کید، دویل، دغلی، شکیل، اشکیل، ریو، روغان، دلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اختیال
تصویر اختیال
تکبر کردن، گردنکشی و بزرگ منشی کردن، خرامیدن و با جاه و جلال راه رفتن، خیال کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکتحال
تصویر اکتحال
سرمه به چشم کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغتیال
تصویر اغتیال
به ناگاه کسی را کشتن، پنهانی کشتن، هلاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکتهال
تصویر اکتهال
به میانسالی رسیدن، میان سالی
فرهنگ فارسی عمید
(اِ ذِ)
آب گرفتن به کوزه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بازداشتن کسی را از حاجتش. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بازداشتن چنانکه از حاجت. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بر سر انگشتان نشستن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
نام روغن دارویی سیاه رنگ که با وازلین مخلوطکنند و بر زخمها و جراحات بگذارند تا بهبود یابد
لغت نامه دهخدا
(عَ / عِ خوا / خا)
گردن کشی کردن. (تاج المصادر بیهقی). تکبر کردن. (مؤید الفضلاء). کبر. خیلاء. بزرگ منشی. بزرگی کردن. تبختر، بسیارگیاه و پیچیده گیاه شدن. (منتهی الارب). بسیارنبات شدن. (تاج المصادر بیهقی) ، اخجال حمض، دراز و درهم پیچیده گردیدن آن
لغت نامه دهخدا
(اِ تِکْ)
ائتیال، اصلاح کردن، (از اقرب الموارد) : ائتال المال ائتیالاً، اصلاح کرد مال را، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، آوندی که در آن جامه شویند، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(طَ بَ زَ)
حیله ساختن. کار ساختن. (تاج المصادر). حیلت کردن. (مؤید الفضلاء). حیله انگیختن. (غیاث). چاره گری. چاره. حیله. (منتهی الارب) :
گر بدیدی کارگاه لایزال
دست و پایش خشک گشتی ز احتیال.
مولوی.
آن خیال او بود از احتیال
موی ابروی ویست آن نی هلال.
مولوی.
لغت نامه دهخدا
(اِ)
هلاک کردن. بناگاه کشتن (بدین معنی واوی است). (منتهی الارب). (چون واوی بود) هلاک کردن. بناگاه کشتن. (ناظم الاطباء). بناگاه کشتن و هلاک کردن. (آنندراج). هلاک کردن. و بخدعه کشتن و یا فریب دادن و آنگاه بجای خلوت بردن سپس کشتن یادر پنهانی کشتن: اغتاله اغتیالا، اهلکه و قتله علی غره او خدعه فذهب به الی موضع خال فقتله او قتله علی خفیه. (از اقرب الموارد). ناگاه گرفتن و ناگاه کشتن. (تاج المصادر بیهقی). ناآگاه کشتن. ربودن بناگاه. ناگاه گرفتن و کشتن. (یادداشت بخط مؤلف) : و به رسن احتیال خواسته که او را در چاه اغتیال اندازند. (جهانگشای جوینی). چون از نهب اموال و اسر و اغتیال فارغ شدند. (جهانگشای جوینی).
لغت نامه دهخدا
(وَ)
تعرض کردن و دشنام دادن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بر زمین افتادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
میانسالگی: میانسال شدن، دو مویگی: دو موشدن دو موی شدن، دو مویی، میانه سالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیاز
تصویر اکتیاز
سبو پر کردن به سبو آب گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختیال
تصویر اختیال
بزرگ منشی و گردنکشی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتیال
تصویر احتیال
حیله ومکر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتیال
تصویر اشتیال
پرخاشیدن (پرخاش تعرض) آفندیدن (آفند تعرض)، دشنام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتحال
تصویر اکتحال
سرمه کشیدن بی خواب شدن گیاهناکی سرمه کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتیال
تصویر اغتیال
ناگهانی کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیان
تصویر اکتیان
بودن، هست شدن، اندوهزدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیار
تصویر اکتیار
زمین خوردن بر زمین افتادن، دستار بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیاب
تصویر اکتیاب
درد مندیی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیاء
تصویر اکتیاء
خود ستایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتیال
تصویر اغتیال
((اِ))
به ناگاه کسی را کشتن، فریب دادن، فربه شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکتحال
تصویر اکتحال
((اِ تِ))
سرمه کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکتهال
تصویر اکتهال
((اِ تِ))
دو موی شدن، دو مویی، میانه سالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اختیال
تصویر اختیال
((اِ))
تکبر کردن، خیال کردن، گردنکشی، تبختر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتیال
تصویر احتیال
((اِ))
حیله کردن، ذمه دیگری را پذیرفتن، حیله گری، چاره ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکتحال
تصویر اکتحال
سرمه کشی، گیاه ناکی
فرهنگ واژه فارسی سره