جدول جو
جدول جو

معنی اکتهال

اکتهال((اِ تِ))
دو موی شدن، دو مویی، میانه سالی
تصویری از اکتهال
تصویر اکتهال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اکتهال

اکتهال

اکتهال
میانسالگی: میانسال شدن، دو مویگی: دو موشدن دو موی شدن، دو مویی، میانه سالی
فرهنگ لغت هوشیار

اکتهال

اکتهال
کهل گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کهل گردیدن و آن عمر ما بین سی و چهل است. (آنندراج). به کهولت رسیدن. (المصادر زوزنی) : چون عمر بهار به اکتهال رسیدی و نهار او به زوال مراجعت با مصیف به امضاء رسانیدی. (تاریخ جهانگشای جوینی) ، ستبرتر وکثیف تر. (ناظم الاطباء). کثیف تر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا