جدول جو
جدول جو

معنی اوگاندا - جستجوی لغت در جدول جو

اوگاندا
کشور تحت الحمایۀ بریتانیا، مساحت آن 243400 کیلومتر مربع و جمعیت آن 5679000 واقع در شمال قسمت مرکزی آفریقا و جنوب سودان و کرسی آن انتبه و بیشتر آن فلاتی حاصلخیز و دارای تپه های جنگلی است ولی اراضی پست باطلاقی و یک بیابان دارد، سکنۀ آن بانتو هستند و به کشت محصولات صادراتی پنبه و قهوه و شکر و غیره اشتغال دارند، در قرن 19 میلادی اعراب زنگبار درصددتصرف این ناحیه بر آمدند، (دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اوتانا
تصویر اوتانا
(پسرانه)
دارای اندام زیبا، نام یکی از یاران داریوش یکم پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اوشاندن
تصویر اوشاندن
افشاندن، ریختن و پاشیدن، پراکنده ساختن، فشاندن، افتالیدن
فرهنگ فارسی عمید
عنوان آفرودیته، بعنوان الهۀ آسمانها و حامی عشق آسمانی، (دایرهالمعارف فارسی)، بزعم اساطیر قدیمۀ یونان یکی از پریهای موسوم به موسه است که حامیان علوم و معارف و صنایع مستظرفه میباشند، در صورت یک دختر ملبس به لباس آبی و مزین بستاره ها و کواکب تصویرش میکردند و یک کرۀ سما در دست میگرفت، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ / دِ)
افشانده. رجوع به افشانده شود.
لغت نامه دهخدا
(کَ اَ کَ دَ)
افشاندن و پراکندن. (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به افشاندن شود
لغت نامه دهخدا
(کُ کَ دَ)
افگندن. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : و انوشیروان بیک زخم سر مزدک در کنارش اوگند. (ابن البلخی). شرار آتش کینه در دلش شعله اوگندن گرفت. (سند بادنامه)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
عصارۀقثاءالحمار است که خیار زه سپند باشد و آن رستنیی است مانند کبر لیکن خار ندارد و آنرا میگیرند و میفشارند و در ظرفی کرده خشک میکنند و بعد از آن قرصها میسازند و گرم و خشک است در سیم. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
نام جزیره ای متعلق بسویس که بوسیلۀ باب قالمار از ساحل جدا می گردد. طولش به 150 و عرضش به 13 کیلومتر بالغ میشود و 30000 تن سکنه و جنگل ها و چراگاههای بسیار عالی دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اوشاندن
تصویر اوشاندن
ریختن و پاشیدن پراکنده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوگندن
تصویر اوگندن
افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوساندن
تصویر اوساندن
((اَ دَ))
افشاندن
فرهنگ فارسی معین
اونتا
فرهنگ گویش مازندرانی