جدول جو
جدول جو

معنی اوپر - جستجوی لغت در جدول جو

اوپر
بالا
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اور
تصویر اور
نازوکرشمۀ نامطلوب مثلاً اورواطوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اودر
تصویر اودر
عم، برادر پدر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توپر
تصویر توپر
مقابل توخالی، آنچه میان تهی نباشد مثلاً لاستیک توپر، کنایه از شخص پخته و کارآزموده، کنایه از تودار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسپر
تصویر اسپر
سپر، آنچه از فلز به شکل میله، نوار یا تخته درست می کنند و برای مقاومت یا محافظت در جلو چیز دیگر قرار می دهند مثلاً سپر ماشین
آلتی صفحه ای از جنس چرم یا فلز که در جنگ ها برای جلوگیری از ضربه خوردن به سر و سینه استفاده می شود، مجنّ، ترس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوپر
تصویر سوپر
سوپر مارکت
اتوبوسی که اتاق آن راحت تر و تعداد صندلی هایش از اتوبوس های دیگر کمتر است، شهوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوار
تصویر اوار
گرما، گرمی آتش یا آفتاب، تشنگی، باد جنوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الپر
تصویر الپر
زرنگ، متقلب، نیرنگ باز و پشت هم انداز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوار
تصویر اوار
اواره، دفتری که در آن اقلام درآمد و هزینه و حساب های مالیاتی را ثبت می کردند، دفتر حساب دیوانی، دیوان خانه، ایاره، اوارجه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوصر
تصویر اوصر
پیمان نامه زمین بلند پشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اور
تصویر اور
فحش و سخن زشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوپر
تصویر سوپر
پیشوند نشان دهنده بزرگی و شدت که در اول کلمه افزوده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوپرگ
تصویر اوپرگ
حالت تشنج در تب (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اومر
تصویر اومر
فرانسوی آب ایستاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توپر
تصویر توپر
انباشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوعر
تصویر اوعر
جمع وعر، دشوارها توانمندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوفر
تصویر اوفر
بیشتر وسیع تر، زیاد بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوقر
تصویر اوقر
گرانسنگ تر سنگین تر آهسته تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوثر
تصویر اوثر
کینه کین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوجر
تصویر اوجر
ترسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اودر
تصویر اودر
برادر پدر عم عمو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوار
تصویر اوار
گرمی آتش و آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الپر
تصویر الپر
زرنگ، چاخان
فرهنگ لغت هوشیار
تخمک هاگ خرد دانه در بارآوری گیاهان بی گل سپر تر مجن، دیوار میان دو مجردی از بیرون سو بدنه دیوار درسته از آجر و غیر آن که زیر طره باشد بر قسمت بیرونی ساختمان
فرهنگ لغت هوشیار
سمت و مقصدی باشد که بان طرف رو کنند، برکت سعادت. یا اوغور بخیر. سفر بخیر، یا بد اوغور. بدیمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوپرا
تصویر اوپرا
ترکیبی از شعر و موسیقی و نمایش از موضوعات حزن آور یا خنده آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاوپر
تصویر پاوپر
توانایی قدرت تاب طاقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوپک
تصویر اوپک
((اُ پِ))
سازمان کشورهای صادرکننده نفت با هدف ایجاد هماهنگی در سیاست نفتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوپر
تصویر سوپر
((پِ))
عالی، برتر، بزرگ، ویژگی هر نوع وسیله نقلیه مسافربری که بزرگ تر و دارای امکانات بهتر و رفاه بیشتر است، سکسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاوپر
تصویر پاوپر
((وُ پَ))
توانایی، قدرت، تاب، طاقت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوپن
تصویر اوپن
((اُ پِ))
باز، آشپزخانه اوپن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اودر
تصویر اودر
((اَ دَ))
برادر پدر، عمو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوفر
تصویر اوفر
((اَ یا اُ فَ))
بیشتر، وسیع تر، زیاد، بسیار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الپر
تصویر الپر
((اَ پَ))
زرنگ، زیرک، متقلب، پشت هم انداز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسپر
تصویر اسپر
((اِ پَ))
سپر
فرهنگ فارسی معین