جدول جو
جدول جو

معنی اولپین - جستجوی لغت در جدول جو

اولپین
(یِ)
عالم حقوق در رم مشاور اسکندر سور امپراطور رم. (170- 228م.)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لولئین
تصویر لولئین
ظرف سفالی لوله دار شبیه آفتابه، ابریق، لوله هنگ، لولهنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین، اولین، نخستین
فرهنگ فارسی عمید
مادۀ روغنی زرد رنگ که یکی از مواد اصلی تشکیل دهندۀ روغن ها و چربی ها است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دولتین
تصویر دولتین
تثنیۀ دولت، دو دولت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والدین
تصویر والدین
پدر و مادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولویت
تصویر اولویت
تفوق، رجحان، برتری، مقدم بودن، پیش از چیزی یا کسی قرار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(اَوْ وَ)
جمع واژۀ اول در حالت نصبی و جری: ثله من الاولین. (قرآن 13/56).
لغت نامه دهخدا
(اَوْ وَ)
در تداول فارسی بزیادت یاء و نون مزیدٌ علیه اول است مثل نخست و نخستین و مه و مهین و کمتر و کمترین. (غیاث اللغات). نخستین. صفت تعیینی عددی به معنی نخستین. (ناظم الاطباء) :
اولین شخص گفت با بهرام
کای شده دشمن تودشمنکام.
نظامی (هفت پیکر).
چندانکه نگه میکنم ای رشک پری
بار دومین ز اولین خوبتری.
سعدی.
اولین نقطه گرچه چست بود
آخرین بهتر از نخست بود.
امیرخسرو دهلوی.
- اولین حرف، به معنی علم لدنی. (هفت قلزم).
- اولین رایتی، کنایه از حضرت رسالت پناه صلی اﷲ علیه و آله و سلم. (آنندراج) (هفت قلزم).
- اولین نقش، کنایه از نصیب و مقدر و قضا باشد. (آنندراج). اولین نقش و نقش معلوم، بمعنی قضای ازلی است. (هفت قلزم).
- اولین و آخرین،متقدمین و متأخرین. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اولویت
تصویر اولویت
تفوق و رحجان، برتری، سبقت و تقدم، افضیلت
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی زیبا پونه خار گوله (گویش گیلکی) خارگله گربه گیا سنبل الطیب
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مولد، زادگان برساختگان تازی پروردان تازی گشتگان نو واژگان، جمع مولد، آپوراکان زایاکان پدیدارندگان یاخته های زایا جمع مولد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مولف، گرد آورندگان نویسندگان جمع مولف. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : علاوه بر نصوص صریحه مولفین مذکور در فوق خود هیئت کتابت این کلمه... قرینه صریحه قاطعه دیگری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولهین
تصویر لولهین
لولهنگ یا لولهین اش (بسیار) آب میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولیین
تصویر لولیین
آفتابه گلی ابریق. یا لولهنگ اش آب میگیرد (برمیدارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولئین
تصویر لولئین
آفتابه گلی ابریق. یا لولهنگ اش آب میگیرد (برمیدارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والدین
تصویر والدین
جمع والد، زاینیتاران، زی آوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواوین
تصویر اواوین
جمع ایوان، از پارسی ایوان ها کاخ ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولویه
تصویر اولویه
فراتمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اللتین
تصویر اللتین
آن دو مونث که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اللذین
تصویر اللذین
آن دو مذکر که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصولین
تصویر اصولین
اصول دین و اصول فقه، اصول کلام و اصول فقه
فرهنگ لغت هوشیار
حلقه ای باشد که بر چار چوب در و صندوق نصب کنند و چفت یا زنجیر را بدان اندازند، زلف معشوق. توضیح: بعضی این کلمه را زلفین بصیغه تثتیه خوانند ولی باید دانست که اولا زلف در عربی قدیم نیامده و معربست و ثانیا استعمال دوزلفین و زلفینکان از طرف گویندگان رفع شبه میکند. مع هذا گاهی به صیغه تثنیه هم بر خلاف اصل استعمال شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دولتین
تصویر دولتین
جمع دوله، دو کشور تثنیه دولت دو دولت: دولتین ایران و پاکستان
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی روغنک ماده ایست که در روغنهای چرب مانند روغن زیتون و پیه و چربی وجود دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والدین
تصویر والدین
((ل دَ))
تثنیه والد، پدر و مادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولین
تصویر اولین
((اَ وَّ))
نخستین، پیشین، مقابل آخرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولویت
تصویر اولویت
((ا ُ لَ یَّ))
برتری داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین، آغازین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اولویت
تصویر اولویت
برتری، نخستینگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والدین
تصویر والدین
پدر و مادر
فرهنگ واژه فارسی سره
آغازین، نخستین، یکمین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از اولویت
تصویر اولویت
Precedence, Priority
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اولویت
تصویر اولویت
превосходство , приоритет
دیکشنری فارسی به روسی