- اوطاب
- جمع وطب، مشک های شیر خیک های شیر
معنی اوطاب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع رطب، خرمای تازه وتر تازه خرماها نو خرماها رسیدن خرما، ترکردن جامه
هلاک کردن
جمع قطب، نشین ها (قطب را گویند و آن نقطه ای است از فلک) میخ ها (میخ قطب)، پیران دستگیر جمع قطب
جمع ورب، کنام ها (خانه های وحوش)، نخجیران
جمع وقب، رخت های خانه
جمع وطن، میهن ها، جایباش ها، آغل ها جمع وطن میهنها باشها جای باشها وطنها
بنگرید به اطاق
حاجات، نیازها
جمع وصف
ولگردان بیسر و پایان، گروه ها مردمان
وطرها، حاجت ها، نیاز ها، جمع واژۀ وطر
وطن ها، میهن ها، زادبوم ها، جمع واژۀ وطن
جمع قطب
قطب ها، دو طرف محور کرۀ زمین با مناطق اطراف آن ها، جمع واژۀ قطب
توبه کننده
توبه کننده