- اوان
- وقت و هنگام، حین، گاه
معنی اوان - جستجوی لغت در جدول جو
- اوان
- هنگام، زمان
- اوان
- وقت، هنگام
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع آنیه تک انا، سبوها آوندها، جمع آنیه، جمع الجمع انا آوندها آبخورها آبدانها
جمع آنیه، ججمع اناء، آوندها، آبخورها
دختران جوان
انا، ظرف، آوند
جریمه، غرامت
غرامت، جریمه، وجه، خسارت، جبران ضرر
غرامت، جریمه، عوض، بدل
آنچه بابت خسارت و زیانی که از عمل کسی به دیگری وارد شده بگیرند، غرامت، بدل، زیان
بالکن، تراس
جاری، روح
پدر و مادر رود زایان
ماچه خر فرانسوی ابویه فرانسوی تالاب مرداب
جمع اخ، برادران از یک پدر و مادر تثنیه اخ دو برادر، در فارسی غالبا بخطا بجای اخوان یعنی برادران بکار برند، جمع اخ برادران دوستان برادر خواندگان. یا اخوان سلطنت. برادران شاه. یا اخوان صدق. یاران راستین. یا اخوان صفا. یاران یکدل و یک جهت، درویشان هم مسلک، اخوان الصفا
اندوهگین
مخفف ایشان، آنان
بانگ نماز
اکنون، اینگاه، ایدر، همینگاه، هم اکنون
زنهار، پناه
طاقت، قدرت، قوه
دونده
رونده، آنچه یا آنکه راه رود
عضو طولانی و نسبتا طویل و متحرک که در حفره دهانی قرار دارد و در انتها به وسیله قسمتی بنام) بند زبان (بکف دهان و استخوان لامی چسبیده و نوک آن آزاد است و جهت اعمال بلع و مکالمه و تغییرات صدا بکار میرود و ضمنا عضو اصلی حس ذایقه است لسان. یا بن زبان قسمت انتهایی زبان که به کف دهان متصل میشود انتهای زبان. یا بند زبان مهار زبان. یا زبان کوچک شراع الحنک. یا زبان گاو نوعی پیکان تیر شکاری، گاو زبان. یا زبان زبان قسمت آزاد ابتدای زبان که متحرک است و میتواند از دهان خارج شود نوک زبان. یا زبان به چیزی باز کردن آنرا به زبان آوردن بدان تفوه کردن، یا زبان تر کردن سخن گفتن، لقمه در دهان گذاشتن، گفتار تقریر بیان. یا زبان بی سر سخن بیهوده. یا زبان حال وضع و حال شخص که از اندیشه و نیت و احوال درونی او حکایت میکند. یا زبان دل زبان حال. یا زبان گلها اروپاییان هر گلی را رمز و نشانه امری دانسته اند که آنرا زبان گلها نامیده اند. بدین طریق با فرستادن یک گل میتوان منظور خود را به طرف فهماند مثل گل سرخ نشانه عشق و گل بنفشه نشانه بی مهری است، هر یک از فلسهایی که در قاعده سنبله های گلهای تیره غلات وجود دارد. شلمک از گیاهان
برنا، مقابل پیر، هر چیز که از عمر آن چندان نگذشته باشد
مدد کاران، یاوران، یاران