آهک را گویند و به عربی کلس و نوره خوانند. (برهان) (آنندراج) (شعوری). با الف ممدوده: کس چو ز دنیا نبرد سیم و زر پس چه زر و سیم و چه سنگ و اهک. سوزنی. گند دود چراغ و گند اهک هر دو هستند علت سرسام. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به آهک شود
آهک را گویند و به عربی کلس و نوره خوانند. (برهان) (آنندراج) (شعوری). با الف ممدوده: کس چو ز دنیا نبرد سیم و زر پس چه زر و سیم و چه سنگ و اهک. سوزنی. گند دود چراغ و گند اهک هر دو هستند علت سرسام. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به آهک شود
ماه خرد. سالک را به تفأل ماهک گویندتا زود زایل شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، خوبروی کوچک. معشوقک زیباروی: ماهکی سروقد و سیم تن و لاله رخ است ماه کی نوش لب و ناربر و جعدور است. روزبه نکتی (از لباب الالباب ج 2 ص 58). ، در کرج، جوی آب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، نامی از نامهای ایرانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از نامهای ایرانی چنانکه در صدر اسلام نام حاکم اصطخر فارس ماهک بود و ابن البلخی آرد: ابوموسی اشعری به پارس آمد و قصد اصطخر کرد در سال 28 از هجرت و در آن وقت ماهک در اصطخر بود. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 116)
ماه خرد. سالَک را به تفأل ماهک گویندتا زود زایل شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، خوبروی کوچک. معشوقک زیباروی: ماهکی سروقد و سیم تن و لاله رخ است ماه کی نوش لب و ناربر و جعدور است. روزبه نکتی (از لباب الالباب ج 2 ص 58). ، در کرج، جوی آب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، نامی از نامهای ایرانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از نامهای ایرانی چنانکه در صدر اسلام نام حاکم اصطخر فارس ماهک بود و ابن البلخی آرد: ابوموسی اشعری به پارس آمد و قصد اصطخر کرد در سال 28 از هجرت و در آن وقت ماهک در اصطخر بود. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 116)
مصغرشاه. شاه کوچک. شاه خرد، نام قسمی برنج. (یادداشت مؤلف) ، قسمی هندوانه که رنگ پوست سفید دارد. (یادداشت مؤلف) ، ترتیزک. (یادداشت مؤلف). رجوع به شاهی (سبزی) شود
مصغرشاه. شاه کوچک. شاه خرد، نام قسمی برنج. (یادداشت مؤلف) ، قسمی هندوانه که رنگ پوست سفید دارد. (یادداشت مؤلف) ، ترتیزک. (یادداشت مؤلف). رجوع به شاهی (سبزی) شود
ابن محمد الکرابیسی از خاندان بزازان یا برازیان بیهق بوده است. مؤلف تاریخ بیهق نویسد: ایشان (بزازان) از اوساط مشایخ و تجار بوده اند و خاندانی قدیم و ثروتی و استظهاری داشته اند و اصل ایشان از خواجه عبدالله... محمدالکرابیسی و او را سه پسر بود علی و محمد وشاهک و العقب من شاهک... الخ. (تاریخ بیهق ص 128) نام مهردارخان شیبانی بوده است. (مجالس النفائس ص 172)
ابن محمد الکرابیسی از خاندان بزازان یا برازیان بیهق بوده است. مؤلف تاریخ بیهق نویسد: ایشان (بزازان) از اوساط مشایخ و تجار بوده اند و خاندانی قدیم و ثروتی و استظهاری داشته اند و اصل ایشان از خواجه عبدالله... محمدالکرابیسی و او را سه پسر بود علی و محمد وشاهک و العقب من شاهک... الخ. (تاریخ بیهق ص 128) نام مهردارخان شیبانی بوده است. (مجالس النفائس ص 172)
شکنجه. (اوبهی) (رشیدی) (جهانگیری). شکنجه باشد و آن آزاریست که دزدان را کنند. (برهان). و این صورت را اسدی در فرهنگ باباء موحده آورده و بیت ذیل را شاهد آن: دلمان چو آب بامی تنمان بهاربادی از بیم چشم حاسد کش کرده باد باهک. ابوشعیب. و در نسخه ای از اسدی بجای کش کرده باد، کش کنده باد است و بعقیدۀ ما این نسخه بدل اصل است و پاهک یا باهک همان نی نی و مردمک و ببک چشم است. نه آزارو شکنجه. و شاید اصل نسخۀ شعر هم بابک باشد صورتی از ببه و ببک
شکنجه. (اوبهی) (رشیدی) (جهانگیری). شکنجه باشد و آن آزاریست که دزدان را کنند. (برهان). و این صورت را اسدی در فرهنگ باباء موحده آورده و بیت ذیل را شاهد آن: دلمان چو آب بامی تنمان بهاربادی از بیم چشم حاسد کش کرده باد باهک. ابوشعیب. و در نسخه ای از اسدی بجای کش کرده باد، کش کنده باد است و بعقیدۀ ما این نسخه بدل اصل است و پاهک یا باهک همان نی نی و مردمک و ببک چشم است. نه آزارو شکنجه. و شاید اصل نسخۀ شعر هم بابک باشد صورتی از بَبَه و بَبَک
جسمی است سفید جذب کننده رطوبت و آن از پخته شدن سنگ مخصوصی که آنرا سنگ آهک نامند در حرارت 950 درجه بدست آید. چون روی آن آب بریزند از هم پاشیده شود و حرارت ایجاد کند. آهک را برای محکم کردن ساختمان با ملاط و شفته و ساروج مخلوط کنند اکسید کلسیوم، نوره واجبی تنویر. یاآهک بادآنچه آهک خوب از سنگهای کوچک. یا آهک چارو. یا آهک رنده. آهکی که تیزی و قوت آن باقی باشد مکلس مقابل آهک کشته آهک مخلوط بخاکستر و لوئی که بدان حوض و خزانه حمام و مانند آنرا اندایند آهک چارو سارو. یا آهک کشته . آهکی که قوت وحدت آن بمرور زمان یا مجاورت رطوبت از میان رفته باشد یا آهک نوره. نوره واجبی تنویر. یا آهک نوشادر. نوره واجبی. یا مثل آهک. سخت متلاشی سخت از هم پاشیده
جسمی است سفید جذب کننده رطوبت و آن از پخته شدن سنگ مخصوصی که آنرا سنگ آهک نامند در حرارت 950 درجه بدست آید. چون روی آن آب بریزند از هم پاشیده شود و حرارت ایجاد کند. آهک را برای محکم کردن ساختمان با ملاط و شفته و ساروج مخلوط کنند اکسید کلسیوم، نوره واجبی تنویر. یاآهک بادآنچه آهک خوب از سنگهای کوچک. یا آهک چارو. یا آهک رنده. آهکی که تیزی و قوت آن باقی باشد مکلس مقابل آهک کشته آهک مخلوط بخاکستر و لوئی که بدان حوض و خزانه حمام و مانند آنرا اندایند آهک چارو سارو. یا آهک کشته . آهکی که قوت وحدت آن بمرور زمان یا مجاورت رطوبت از میان رفته باشد یا آهک نوره. نوره واجبی تنویر. یا آهک نوشادر. نوره واجبی. یا مثل آهک. سخت متلاشی سخت از هم پاشیده