جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با باهک

باهک

باهک
شکنجه، آزار، برای مِثال دلمان چو آب بادی، تنمان بهار بادی / از بیم چشم حاسد، کش کرده باد باهک (ابوشعیب - شاعران بی دیوان - ۱۶۶)، مردمک چشم
باهک
فرهنگ فارسی عمید

باهک

باهک
شکنجه. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ جهانگیری) (برهان قاطع). سیاست. آزار. (ناظم الاطباء). اذیت. (فرهنگ ضیاء). شکنجه کردن. زدن. (فرهنگ اسدی).
لغت نامه دهخدا

شاهک

شاهک
شاه کوچک، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان و مشاوران دربار هرمز پادشاه ساسانی
شاهک
فرهنگ نامهای ایرانی

بانک

بانک
بنگاه صرافی دولتی یا شخصی که اشخاص پولهای خود رابامانت میگذارند فرانسوی بانک بایگ بنگاهی اقتصادی ملی یا دولتی که مردم پولهای خود را در آن بامانت سپارند و در موقع لزوم با صدور چک از پول خود برداشت کنند و همچنین در مقابل تضمین اعتباری پیدا کنند و بهنگام ضرورت وام گیرند، نوعی از بازی ورق، پولی که در بازی بانک در میان نهند
فرهنگ لغت هوشیار