جدول جو
جدول جو

معنی انوش - جستجوی لغت در جدول جو

انوش
(پسرانه)
بی مرگ، جاودان
تصویری از انوش
تصویر انوش
فرهنگ نامهای ایرانی
انوش
عرعر خر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وانوش
تصویر وانوش
(دخترانه)
دریاچه وان، از سمبلهای تاریخ ارامنه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
(دخترانه)
خوشبخت، جاودان، شادمان، خوشحال، نام شاهزاده ای ساسانی در تیسفون و نام دخترنرسی، انوشه انصاری اولین کسی که به عنوان گردشگر 10 روز در فضا بود، از شخصیتهای شاهنامه،
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انوشک
تصویر انوشک
(دخترانه)
نام زنی در زمان ساسانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انوشا
تصویر انوشا
(دخترانه)
صورتی از نغوشا، پیرو مانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آنوش
تصویر آنوش
(دخترانه)
از پایتختهای قدیم ارمنستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از منوش
تصویر منوش
(پسرانه)
نام پسر پشنگ و نوه دختری ایرج از پادشاه پیشدادی، نام یکی از ناموران قدیم که امروزه در اوستا اسمی از او نیست، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ونوش
تصویر ونوش
(دخترانه)
گل بنفشه (نگارش کردی: وهنهوش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دانوش
تصویر دانوش
(پسرانه)
کسی که عذرا معشوقه وامق را فروخت در کتاب وامق و عذرا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مانوش
تصویر مانوش
(پسرانه)
کوهی که منوچهر در بالای آن متولد شده است، نام چندتن از نیاکان منوچهر پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انور
تصویر انور
روشن تر، درخشان تر، تابناک تر، نورانی، درخشان، مبارک، گرامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
شاه نو، پادشاه جوان، جوان تازه داماد
بی مرگ، بی زوال، جاویدان، جاوید، شراب انگوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انوک
تصویر انوک
ساده لوح، احمق، کودن، کم خرد، ابله، کاغه، شیشه گردن، کردنگ، خل، گردنگل، دنگل، کهسله، دبنگ، نابخرد، لاده، غمر، ریش کاو، کم عقل، خام ریش، چل، تپنکوز، غتفره، سبک رای، تاریک مغز، بی عقل، کانا، گول، فغاک، خرطبع، بدخرد، دنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انوا
تصویر انوا
سقوط ستاره از یکی از منازل در مغرب و طلوع رقیب آن از مشرق، باران ها، ۲۸ ستاره که هرگاه یکی از آن ها غروب می کرده ستارۀ دیگری در همان ساعت در مشرق طلوع می کرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انوف
تصویر انوف
انف ها، بینی ها، دماغها، جمع واژۀ انف
فرهنگ فارسی عمید
نام کوهی است که منوچهر در آن کوه متولد شد و آن را مانوشان هم می گویند، (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)، چنین نامی در شاهنامه و فهرست ولف نیامده ولی در بندهش مانوش (منوش) هم به کوهی اطلاق شده که منوچهر در آن تولد یافته و هم نام چندتن از نیاکان منوچهر است، از جمله مانوش پسر ’کی پشین’ و پدر ’کیوجی’، در فصل 12 بندهش بند 2 چنین آمده: کوه ’زرذز’ که آن را نیز مانوش گویند از سلسله جبال البرز است، و نیز در بند ده همین فصل آمده: کوه مانوش بسیار بزرگ است، کوهی است که منوچهر در بالای آن تولد یافت و در ’زامیادیشت’ بند 1 در جزو کوهها از کوه منوشه اسم برده شده و پس از آن از کوه ’زرذز’ یاد شده بنابراین ’زرذز’ کوهی است نزدیک کوه مانوش (که در بندهش هر دو یکی محسوب شده)، (حاشیۀ برهان چ معین)، و رجوع به یشتها تألیف پورداود ج 2 ص 50 شود
لغت نامه دهخدا
نام مردی که عذرا را فروخت و عذرا نام معشوقۀ وامق است و داستان این دو عاشق و معشوق را عنصری بنظم کشیده بوده است منتهی از مجموع آن جز ابیاتی بشاهد لغات در فرهنگها بجای نمانده است:
گذشته بر او بر بسی کام و دام
یکی تیزپائی و دانوش نام،
در فرهنگ سروری (چ دبیرسیاقی ص 532) بیت فوق چنین آمده است، اما در لغت نامۀ اسدی (چ اقبال ص 225) دو مصراع بیت مذکور مقلوب نقل شده و شعر نیز شاهد کلمه ’ودانوش’ است بنابراین نام فروشندۀ عذرا بدو صورت ’ودانوش’ و ’دانوش’ در مآخذ مختلف ضبط شده است، برای روشن شدن ذهن لازم بتذکر است که کلمه ’ادانوش’ نام کسی که عذرا چشم او را کند و ’دیانوش’ نام مهتر دزدان نیز در داستان وامق و عذرای عنصری آمده است
لغت نامه دهخدا
(اَ)
مذهب و کیش گبران. (هفت قلزم) (برهان). کیش زردشتیان. (ناظم الاطباء) (آنندراج) :
روم خدمت کنم در دین عیسی
برآرم برنس و زنارانوشا.
خاقانی.
لغت نامه دهخدا
(اَ / اُ شَ / شِ)
خوشی و خرمی. (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ)
چهاردهمین از خانان اوزبک خیوه از 1074 تا حدود 1085 هجری قمری رجوع به ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 250 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از انوس
تصویر انوس
سگ رام سگ ناگزنده خو گیرنده جانور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناوش
تصویر ناوش
عمل ناویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
خوشی و خرمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکوش
تصویر انکوش
میگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوح
تصویر انوح
خوش خنده بسیار خنده، زفت (بخیل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوف
تصویر انوف
بینی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوق
تصویر انوق
مرغ مسری لاشخور مسری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوک
تصویر انوک
گول: نادان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوش
تصویر الوش
ترکی ته خوان نان ریزه ترکی بهره بخش راش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشوش
تصویر اشوش
خودخواه گستاخ دلیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوشک
تصویر انوشک
((اَ شَ))
جاوید، بی مرگ، خوش، خرم، انوشه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
((اَ شَ))
جاوید، بی مرگ، خوش، خرم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انوشه
تصویر انوشه
((اَ نَ شَ))
پادشاه نو، شاه جوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انوق
تصویر انوق
((اَ نُ))
عقاب
فرهنگ فارسی معین