خاموش بودن و گوش داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خاموش شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). خاموش بودن. (ترجمان القرآن جرجانی). ساکت بودن و گوش دادن. (از اقرب الموارد).
خاموش بودن و گوش داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خاموش شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). خاموش بودن. (ترجمان القرآن جرجانی). ساکت بودن و گوش دادن. (از اقرب الموارد).
ناصرها، یاری کننده ها، یار و یاورها، جمع واژۀ ناصر نصیرها، یار و مددکارها، جمع واژۀ نصیر گروهی از مردم مدینه که پس از هجرت حضرت رسول از مکه به مدینه به آن حضرت ایمان آوردند و او را یاری کردند
ناصرها، یاری کننده ها، یار و یاورها، جمعِ واژۀ ناصر نصیرها، یار و مددکارها، جمعِ واژۀ نصیر گروهی از مردم مدینه که پس از هجرت حضرت رسول از مکه به مدینه به آن حضرت ایمان آوردند و او را یاری کردند
درگذشتن و سبقت گرفتن در سیر. (از منتهی الارب) (آنندراج). گذشتن در سیر و سبقت نمودن. (ناظم الاطباء). بخوبی گذشتن و پیش افتادن در رفتن یا در دویدن. (از اقرب الموارد). بگذشتن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی)
درگذشتن و سبقت گرفتن در سیر. (از منتهی الارب) (آنندراج). گذشتن در سیر و سبقت نمودن. (ناظم الاطباء). بخوبی گذشتن و پیش افتادن در رفتن یا در دویدن. (از اقرب الموارد). بگذشتن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی)