- انزل
- نازلتر، پست تر
معنی انزل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پسرفت، پایین آمدن
فرو فرستاده
خانه، فرودگاه، گامه
مردبی زینه، ابربی باران، ستاره روشن، دمکج ابر بی باران، مرد بی سلاح. یا سماک اعزل
چامه خوان ترانه خوان، پستاتپ تپی که به پستاآید
فراخ چشم فراخ و پهن
تیر اندازتر
گلیم
شوس دادن (شوس منی)، فرو فرستادن، فرود آوردن، درخواست، جمع نزل، خوراکی ها خوردنی ها جمع نزل فرو فرستادن فرود آوردن: انزال کتب آسمانی، انزال منی یا انزال منی. اخراج آب مرد. یا سرعت انزال. زود فرود آمدن آب مرد
مرد ناشناس، گستاخ، سرخر، موی دماغ، طفیلی، سربار
فرو آمدن، نزول کردن
جای فرود آمدن، خانه، سرای
فرود آمده، فرو فرستاده شده
نزول کردن، فرود آمدن، پایین آمدن
جانداری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او غذا دریافت کند، پارازیت، کنایه از کسی که سربار سایرین شود و به هزینۀ دیگران روز بگذراند، طفیلی
انگله، دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، انگول، انگیل
انگله، دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، انگول، انگیل
گل ختمی، گیاهی از تیرۀ پنیرکیان با ساقۀ ضخیم، برگ های پهن و گل های درشت صورتی یا مایل به ارغوانی، انجل، گل خطمی
نزل ها، پیشکشی های جلوی مهمان، جمع واژۀ نزل
ریگ، تودۀ جداگانه، ویژگی ابر بی باران، مرد بی سلاح
خارج شدن منی از اندام تناسلی زن یا مرد، فرو فرستادن
فرود آینده، پایین آینده، پایین رو، کنایه از ناچیز، کم بها
در علم عروض شعری که در آن متفاعلن به مفتعلن تغییر یافته باشد
خانک خن اسپنج ما نیشت نشیمک آوارش نشستک خانه سرای، فرودگاه بار افکن تیم فرود آمده فرو رسیده جای فرود آمدن در سفر مرحله، مسافت بین دو توقفگاه مسافران (در قدیم)
پایین رو نشیبنده، پست فرومایه انگلیسی ناوک از بالا بزیر آینده فرود آینده، پست حقیر: تو آن که بهر در سرت فرود آید نه جای همت عالی است پایه نازل. (سعدی)، کم قیمت ارزان: میشود از غفلت افزون رتبه اهل لباس قیمت مخمل بود نازل چو خوابش کمتر است. (مخلص کاشی)
((اَ گَ))
فرهنگ فارسی معین
گیاه یا جانوری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او تغذیه کند، موجود زنده ای که روی پوست، داخل بدن انسان یا حیوانی زندگی کند، طفیلی، سرخر، مزاحم، سربار
خانه، سرای، جای فرود آمدن، جمع منازل
انگشت دست
Debasement, Demotion, Relegation
унижение , понижение