جدول جو
جدول جو

معنی انزل - جستجوی لغت در جدول جو

انزل
نازلتر، پست تر
تصویری از انزل
تصویر انزل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنزل
تصویر تنزل
پسرفت، پایین آمدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نازل
تصویر نازل
فرو فرستاده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منزل
تصویر منزل
خانه، فرودگاه، گامه
فرهنگ واژه فارسی سره
مردبی زینه، ابربی باران، ستاره روشن، دمکج ابر بی باران، مرد بی سلاح. یا سماک اعزل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغزل
تصویر اغزل
چامه خوان ترانه خوان، پستاتپ تپی که به پستاآید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجل
تصویر انجل
فراخ چشم فراخ و پهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبل
تصویر انبل
تیر اندازتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندل
تصویر اندل
گلیم
فرهنگ لغت هوشیار
شوس دادن (شوس منی)، فرو فرستادن، فرود آوردن، درخواست، جمع نزل، خوراکی ها خوردنی ها جمع نزل فرو فرستادن فرود آوردن: انزال کتب آسمانی، انزال منی یا انزال منی. اخراج آب مرد. یا سرعت انزال. زود فرود آمدن آب مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگل
تصویر انگل
مرد ناشناس، گستاخ، سرخر، موی دماغ، طفیلی، سربار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنزل
تصویر تنزل
فرو آمدن، نزول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منزل
تصویر منزل
جای فرود آمدن، خانه، سرای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منزل
تصویر منزل
فرود آمده، فرو فرستاده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنزل
تصویر تنزل
نزول کردن، فرود آمدن، پایین آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگل
تصویر انگل
جانداری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او غذا دریافت کند، پارازیت، کنایه از کسی که سربار سایرین شود و به هزینۀ دیگران روز بگذراند، طفیلی
انگله، دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، انگول، انگیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انجل
تصویر انجل
گل ختمی، گیاهی از تیرۀ پنیرکیان با ساقۀ ضخیم، برگ های پهن و گل های درشت صورتی یا مایل به ارغوانی، انجل، گل خطمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انزال
تصویر انزال
نزل ها، پیشکشی های جلوی مهمان، جمع واژۀ نزل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعزل
تصویر اعزل
ریگ، تودۀ جداگانه، ویژگی ابر بی باران، مرد بی سلاح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انزال
تصویر انزال
خارج شدن منی از اندام تناسلی زن یا مرد، فرو فرستادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازل
تصویر نازل
فرود آینده، پایین آینده، پایین رو، کنایه از ناچیز، کم بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخزل
تصویر اخزل
در علم عروض شعری که در آن متفاعلن به مفتعلن تغییر یافته باشد
فرهنگ فارسی عمید
خانک خن اسپنج ما نیشت نشیمک آوارش نشستک خانه سرای، فرودگاه بار افکن تیم فرود آمده فرو رسیده جای فرود آمدن در سفر مرحله، مسافت بین دو توقفگاه مسافران (در قدیم)
فرهنگ لغت هوشیار
پایین رو نشیبنده، پست فرومایه انگلیسی ناوک از بالا بزیر آینده فرود آینده، پست حقیر: تو آن که بهر در سرت فرود آید نه جای همت عالی است پایه نازل. (سعدی)، کم قیمت ارزان: میشود از غفلت افزون رتبه اهل لباس قیمت مخمل بود نازل چو خوابش کمتر است. (مخلص کاشی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعزل
تصویر اعزل
((اَ زَ))
ابر بی باران، مرد بی سلاح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگل
تصویر انگل
((اَ گُ))
انگشت، اصبع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگل
تصویر انگل
((اَ گَ))
گیاه یا جانوری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او تغذیه کند، موجود زنده ای که روی پوست، داخل بدن انسان یا حیوانی زندگی کند، طفیلی، سرخر، مزاحم، سربار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انزال
تصویر انزال
((اِ))
فرو فرستادن، فرودآوردن، خارج شدن منی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنزل
تصویر تنزل
((تَ نَ زُّ))
نزول کردن، پایین آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نازل
تصویر نازل
((زِ))
فرود آینده، کم، پایین، پست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منزل
تصویر منزل
((مُ زَ))
فرو فرستاده شده، فرود آمده
وحی منزل: وحی ای که از جانب خداوند نازل شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منزل
تصویر منزل
خانه، سرای، جای فرود آمدن، جمع منازل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگل
تصویر انگل
انگشت دست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنزل
تصویر تنزل
Debasement, Demotion, Relegation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
унижение , понижение
دیکشنری فارسی به روسی