- اندایش
- گل کاری گل مالی
معنی اندایش - جستجوی لغت در جدول جو
- اندایش ((اَ یِ))
- گل کاری، گل مالی
- اندایش
- گل کاری، گل مالی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استاد گچ کار، انداییدن
کاهگل کننده، کسی که کارش کاهگل کردن یا گچ مالی است
ماله بنایی که با آن گل یا گچ بدیوار مالند
انداییدن، اندودن، کاهگل کردن بام یا دیوار، گل مالی کردن، آلوده کردن، انداییدن، انداویدن
دوست و رفیق
در ترکیب بجای (اندیشنده) آید: بد اندیش خیر اندیش دوراندیش نیک اندیش، اندیشه: اندیشمند اندیشناک
اندیشیدن، پسوند متصل به واژه به معنای اندیشنده مثلاً بداندیش، خیراندیش، دوراندیش، نیک اندیش
تصور، ریاضی، تجسم، تخیل
فکر، ایده، تفکر، ذهن، تامل
اکتساب
مقدار، قدر، حد
آکومولاسیون، اشتراک
اکسیداسیون
توسعه
مجموع
حجم، ظرفیت
ظهور، استحضار
زیادتی شدن، افزون کردن، زیاده شدن و نمودن
به گونه رمن پراکندگان
جمع انبوش، تره های بر کنده، درختان بر کنده
پایان عاقبت. یا روز انجامش. روز رستاخیز قیامت
پر کردن انباردن، چیزی که جوف چیز دیگر را بدان پر کنند حشو
ماله بنایان
مقیاس و مقدار هر چیزی، مبلغ، مقدار، مقیاس، حد، قدر
عمل انداختن، رای، تدبیر، شور، مشورت، قصد، میل
دل زدگی، ترنجیدگی - انقباض)
دست ناویدن، گرفتن، آورد و برد
آزار رسانی، بیرون رفتن، از دست افتادن
کلان شکمی، شکم افتادگی