جدول جو
جدول جو

معنی اندیش

اندیش
اندیشیدن، پسوند متصل به واژه به معنای اندیشنده مثلاً بداندیش، خیراندیش، دوراندیش، نیک اندیش
تصویری از اندیش
تصویر اندیش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اندیش

اندیش

اندیش
در ترکیب بجای (اندیشنده) آید: بد اندیش خیر اندیش دوراندیش نیک اندیش، اندیشه: اندیشمند اندیشناک
فرهنگ لغت هوشیار

اندیش

اندیش
در ترکیب بجای اندیشنده نشیند. (از یادداشت مؤلف). پندارنده و اندیشه کننده و نگرنده و تفکرکننده و تأمل کننده و همیشه بطور ترکیب استعمال میگردد مانند خیراندیش... (ناظم الاطباء). فکرکننده به معنی فاعل و این اکثربترکیب می آید چنانکه پس اندیش... (آنندراج). آخراندیش، بداندیش، چاره اندیش، خیال اندیش، خیراندیش، دوراندیش، دولت اندیش، زیرک اندیش، ستم اندیش، شراندیش، صلاح اندیش، عاقبت اندیش، عدداندیش، کج اندیش، کم اندیش، کوته اندیش، مآل اندیش، محال اندیش، مصلحت اندیش، نکواندیش، نکونامی اندیش، نیک اندیش، وفااندیش. (یادداشت های مؤلف).
لغت نامه دهخدا

اندیک

اندیک
باشد که بود که: (ما را دل ارچه خسته تیر ملامت است اندیک مر ترا همه خیر و سلامت است) (رشیدی)
اندیک
فرهنگ لغت هوشیار