- انتصوا
- خاموش باشید، گوش دهید (انتصوا را گوش کن خاموش باش چون زبان حق نگشتی گوش باش خ) (مثنوی) توصیح ماخوذ است از آیه 203 سوره 7 اعراف)
معنی انتصوا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صواب دیدن
ناب جستن، یکدله خواستن (یکدله دوست بی نفاق و صافی)، پالیدن
حیران شدن
راهنمایی خواهی
بس کنید
گماشتگی، گماشتن، گمایش، به کار گماری
بس کنید (فعل جمع مذکر امر حاضر از اکتفاء) بس کنید، (نانخوری را گفت حق لاتسرفوا نور خوردن رانگفتست اکتفوا) (مثنوی)
روا کردن نیاز، ماندگار شدن، آهنگیدن
حق خود را گرفتن
کینه کشیدن از ظالم، پیروزی یافتن، پیروز شدن
اندرز پذیری پند پذیری نصیحت پذیرفتن قبول نصیحت کردن اندرز گرفتن
خاموش بودن
برپاشدن، به کاری قیام کردن، منصوب شدن
درازگردیدن درازیدن، بر گزیدن
در هوا، معلق آویخته
فرود آیید، باز جانها را چو خواهد در علو بانگ آید از تقیبان که انزلوا، (مثنوی)
آغل گوسفندان
بنگرید، نگاه کنید: (امرحق بشنو که گفتست: انظروا سوی این آثاررحمت آر روا (مثنوی) توضیح ماخوذ است از آیه 49 سوره 30 روم
آویخته، سرنگون، سرگردان، سرگشته، درواژ، درواه، دروا، معلق، برای مثال ای که از هر سر موی تو دلی اندرواست / یک سر موی تو را هر دو جهان نیم بهاست (کمال الدین اسماعیل - ۲۸۰) ، سرگشته، سرگردان، حیران
جایی که گوسفندان در آن بخوابند، زاغه، آغل
سرگردان و سرگشته شدن، سرگردان و سرگشته کردن
نصیحت پذیرفتن، اندرز گرفتن، قبول نصیحت کردن
منصوب شدن، برقرار شدن، به کاری اقدام کردن، برپا خاستن
نصرت یافتن، پیروزی یافتن، پیروز شدن بر دشمن، یاری دادن، کمک رساندن
حربا، انگروا
صوابدید، صلاحدید
گرفتن همۀ اموال کسی