جدول جو
جدول جو

معنی انتحات - جستجوی لغت در جدول جو

انتحات
تراشیدن تراشیدگی
تصویری از انتحات
تصویر انتحات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انتعات
تصویر انتعات
زاب بر شمردن (زاب صفت) ستودن گرامی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتصات
تصویر انتصات
خاموش بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحام
تصویر انتحام
آهنگیدن، دل نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
بر خود بستن، چامه دزدی بخود بستن بخویش در بستن بخود نسبت دادن، سخن دیگری بر خویشتن بستن و آن چنان باشد که کسی شعر دیگری را مکابره بگیرد و شعر خویش سازد بی تغییری و تصرفی در لفظ و معنی آن یا بتصرفی اندک، جمع انتحالات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحاس
تصویر انتحاس
سرنگونی بدبیاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحار
تصویر انتحار
خودکشی، خویشتن را کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحاب
تصویر انتحاب
گریستن سخت موییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحار
تصویر انتحار
خود را کشتن، خودکشی کردن، خودکشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتحال
تصویر انتحال
سخن یا شعر کسی را به خود نسبت دادن، به خود بستن، به خود نسبت دادن، خود را به مذهبی بستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتحال
تصویر انتحال
((اِ تِ))
به خود منسوب کردن، سخن دیگری را به خود نسبت دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتحار
تصویر انتحار
((اِ تِ))
خودکشی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابتحاث
تصویر ابتحاث
بحث، جستن، تفحص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتحاف
تصویر اجتحاف
ربودن، کشیدن آب از چاه آبکشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتحار
تصویر اجتحار
سوراخ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتحاء
تصویر اجتحاء
از بن کندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختفات
تصویر اختفات
جمع اختف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختطات
تصویر اختطات
جمع اختط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختسات
تصویر اختسات
جمع اختس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختجات
تصویر اختجات
جمع اختج. اختجها و حرکات و انقباضات ناگهانی اعضا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتیات
تصویر احتیات
جمع احتیال
فرهنگ لغت هوشیار
جمع احتمال یا حساب احتمات بر روی امکان وقوع پیشامدی یا صورت گرفتن کاری حساب کردن و احتمالهای کار را بحساب آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتحال
تصویر ارتحال
از مکانی به مکان دیگر شدن، سفر کردن، کوچ کردن، کوچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتحاض
تصویر ارتحاض
رسوایی: رسوا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
پاک کردن کاسه به انگشت ته چیزی را بالا آوردن آب کاسه را بانگشت پاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استحالت
تصویر استحالت
گشتن دگرگون شدن، دگرگونی، محال شمردن ناروا داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استحار
تصویر استحار
پگه خوانی خواندن خروس در پگاه (سحر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابتحاث
تصویر ابتحاث
کاویدن، گفتمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امتحان
تصویر امتحان
آزمون، آزمایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افتحاص
تصویر افتحاص
بازکاوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتیات
تصویر اقتیات
خوردن خورش یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
گزینش بر گزیدن، ستمگری، خوار داشت، فرود ستادگان، به سختی درافتادن، درد سر، درافکندن، سر زده رفتن در آمدن بی اندیشه در امری داخل شدن، خود را بسختی در افکندن خویشتن را بمشقت انداختن بسختی در افتادن: اقتحام معارک، جمع اقتحامات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتحاش
تصویر اقتحاش
باز کاویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتحاء
تصویر اقتحاء
مال گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التفات
تصویر التفات
به گوشه چشم نگریستن، توجه داشتن و روکردن به کسی
فرهنگ لغت هوشیار