گزینش بر گزیدن، ستمگری، خوار داشت، فرود ستادگان، به سختی درافتادن، درد سر، درافکندن، سر زده رفتن در آمدن بی اندیشه در امری داخل شدن، خود را بسختی در افکندن خویشتن را بمشقت انداختن بسختی در افتادن: اقتحام معارک، جمع اقتحاماتگزینش بر گزیدن، ستمگری، خوار داشت، فرود ستادگان، به سختی درافتادن، درد سر، درافکندن، سر زده رفتن در آمدن بی اندیشه در امری داخل شدن، خود را بسختی در افکندن خویشتن را بمشقت انداختن بسختی در افتادن: اقتحام معارک، جمع اقتحامات