جمع واژۀ نزل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). چیزهایی که پیش مهمان فرود آینده نهند: پوشیده بخطها و نامه ها و طرائف گرگان و دهستان جز از آنچه در جملۀ انزال امیرمحمود فرستاده بود. (تاریخ بیهقی چ فیاض - غنی ص 135). به ابواب تشریفات و انواع انزال و... او را و اتباع او را مراعات تمام فرمود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 104). خوش کند آن دل که اصلح بالهم رد من بعدالتوی انزالهم. مولوی (مثنوی). و رجوع به نزل شود
جَمعِ واژۀ نُزل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). چیزهایی که پیش مهمان فرود آینده نهند: پوشیده بخطها و نامه ها و طرائف گرگان و دهستان جز از آنچه در جملۀ انزال امیرمحمود فرستاده بود. (تاریخ بیهقی چ فیاض - غنی ص 135). به ابواب تشریفات و انواع انزال و... او را و اتباع او را مراعات تمام فرمود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 104). خوش کند آن دل که اصلح بالهم رد من بعدالتوی انزالهم. مولوی (مثنوی). و رجوع به نزل شود
تیر انداختن، برآمدن و روان شدن آب. (ناظم الاطباء) : انبثق الماء، برآمد و روان شد آب، و منه حدیث هاجر ام اسماعیل: فغمر بعقبه علی الارض فانبثق الماء و انبثق السیل علیهم، ناگهان رسید سیل بر ایشان. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، در نزد نصاری، صدور روح القدس از اب و ابن. (از اقرب الموارد) : ’الروح القدس ینبثق من الاب و الابن’، ای یصدر. (المنجد)
تیر انداختن، برآمدن و روان شدن آب. (ناظم الاطباء) : انبثق الماء، برآمد و روان شد آب، و منه حدیث هاجر ام اسماعیل: فغمر بعقبه علی الارض فانبثق الماء و انبثق السیل علیهم، ناگهان رسید سیل بر ایشان. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، در نزد نصاری، صدور روح القدس از اب و ابن. (از اقرب الموارد) : ’الروح القدس ینبثق من الاب و الابن’، ای یصدر. (المنجد)
باک نداشتن از جواب. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سطح فلزی که در معرض نقطۀ نفوذ الکتریسیتۀ پیل واقع شود، الکترد متصل به قطب مثبت در یک الکترولیت (جسمی که در اثر جریان الکتریسیته تجزیه شود مانند محلول نمک طعام، اسیدها، بازها و نمکها. (فرهنگ فارسی معین)
باک نداشتن از جواب. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سطح فلزی که در معرض نقطۀ نفوذ الکتریسیتۀ پیل واقع شود، الکترد متصل به قطب مثبت در یک الکترولیت (جسمی که در اثر جریان الکتریسیته تجزیه شود مانند محلول نمک طعام، اسیدها، بازها و نمکها. (فرهنگ فارسی معین)