جدول جو
جدول جو

معنی اناربن - جستجوی لغت در جدول جو

اناربن
درخت انار، میوه ای خوراکی با پوستی سفید یا سرخ، دانه های قرمز یا سفید آبدار، با مزۀ ترش یا شیرین که از آب آن رب تهیه می شود و در پختن برخی خوراک ها کاربرد دارد، درخت این میوه با برگ های ریز و سرخ رنگ و ساقۀ خاردار
تصویری از اناربن
تصویر اناربن
فرهنگ فارسی عمید
اناربن(اَ بُ)
درخت انار. (ناظم الاطباء). ناربن. رجوع به ناربن شود
لغت نامه دهخدا
اناربن
درخت انار
تصویری از اناربن
تصویر اناربن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناربن
تصویر ناربن
(دخترانه)
درخت انار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انارگل
تصویر انارگل
(دخترانه)
گل انار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زناربند
تصویر زناربند
کسی که زنار بر میان بندد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انارشی
تصویر انارشی
آنارشی، هرج و مرج، بی نظمی، وضع جامعه ای که در آن دولت و قانون وجود نداشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندرون
تصویر اندرون
درون، میان و داخل چیزی، باطن، ضمیر، خانه و حیاطی که عقب حیاط بیرونی ساخته شده و مخصوص زن و فرزند و سایر افراد خانوادۀ صاحبخانه بود، اندرونی، (حرف اضافه) در
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناربن
تصویر ناربن
درخت انار، میوه ای خوراکی با پوستی سفید یا سرخ، دانه های قرمز یا سفید آبدار، با مزۀ ترش یا شیرین که از آب آن رب تهیه می شود و در پختن برخی خوراک ها کاربرد دارد، درخت این میوه با برگ های ریز و سرخ رنگ و ساقۀ خاردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انجیربن
تصویر انجیربن
درخت انجیر، میوه ای درشت و شیرین و گوشت دار به رنگ های زرد و قرمز که درون آن پر از دانه های ریز است، درخت این میوه از تیرۀ انجیریان، با برگ های شکاف دار و پوست خاکستری که در اقسام متعدد وجود دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقارون
تصویر اقارون
سوسن زرد، گیاهی چندساله با برگ و ساقۀ بلند، گل های زرد و ریشه ای سرخ رنگ که مصرف دارویی دارد، وجّ، ویرج، اگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگاردن
تصویر انگاردن
انگاشتن، انگاردن، انگاریدن، پنداشتن، گمان کردن، خیال کردن، تصور کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انیران
تصویر انیران
در آیین زردشتی فرشتۀ موکل بر نکاح، روز سی ام از هر ماه خورشیدی، برای مثال سفندارمذماه رفته تمام / به روزی که خوانی انیرانش نام ی در این روز زردشت پاکیزه دین / درآمد سوی حد ایران زمین (زراتشت بهرام - لغت نامه - انیران)
غیر ایرانی، غیر ایران
فرهنگ فارسی عمید
(چِ بُ)
دهی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل است که در 13 هزارگزی جنوب باختری بابل و یک هزارگزی شمال راه شوسۀ بابل به آمل واقع میباشد. دشت و هوایش معتدل است و 260 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه کاری. محصولش برنج، کنف، صیفی، مختصر غلات، پنبه و نیشکر. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
زنگ مانند زنگ آهن و جز آن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
درخت انار. (برهان) (شمس اللغات) (انجمن آرا) (آنندراج) (غیاث اللغات). از: نار (انار) + بن (ون) = نارون. (حاشیۀ برهان چ معین ص 2093). اناربن:
کسی بر ناربن نارد لگد را
که تاج سر کند فرزند خود را.
نظامی.
بهنگام خود گفت باید سخن
که بیوقت برناورد ناربن.
نظامی.
نظامی گر ندید آن ناربن را
به دفتر در چنین خواند این سخن را.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بَ)
شهری است واقع در جنوب فرانسه، در 783 هزارگزی پاریس و کنار کانال روبین این شهر مرکز استان اود است و 32000تن جمعیت دارد. مرکز کشاورزی و خرید و فروش درخت مواست. بازرگانی روغن زیتون و عسل در آن رواج دارد
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
اسم مثنای انار، انار شیرین و انار ترش.
- آب انارین، آب انار شیرین و ترش. (ناظم الاطباء).
و رجوع به انار شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی است از بخش راین شهرستان بم با 100 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انگاردن
تصویر انگاردن
پنداشتن تصور کردن گمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندران
تصویر اندران
اشق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انیران
تصویر انیران
خارجی، غیر ایرانی
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده زراندوک از گیاهان گیاهی از تیره زرآوند که پایاست و در جنگلهای مرطوب نواحی معتدله اروپا میروید. سوش و ریشه آن بوی معطر دارد و در طب بعنوان مسهل و مقیی مصرف میگردد. برباله، اسارون شامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندرون
تصویر اندرون
باطن، درون، داخل چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انباردن
تصویر انباردن
پرکردن، انبار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجیربن
تصویر انجیربن
درخت انجیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقارون
تصویر اقارون
یونانی تازی شده سوسن زرد وچ (وج تازی گشته) وج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازاربند
تصویر ازاربند
بند شلوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناربن
تصویر ناربن
درخت انار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناربن
تصویر ناربن
((بُ))
درخت انار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگاردن
تصویر انگاردن
((اِ دَ))
پنداشتن، تصور کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انباردن
تصویر انباردن
ذخیره کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اندرون
تصویر اندرون
ضمیر، داخل
فرهنگ واژه فارسی سره
از توابع دهستان مذکوره ی بهشهر، از توابع دهستان شهر خواست
فرهنگ گویش مازندرانی
از کوه های اطراف دهکده کندلوس نور
فرهنگ گویش مازندرانی