جدول جو
جدول جو

معنی امی - جستجوی لغت در جدول جو

امی
مادری، کنایه از کسی که درس نخوانده و خواندن و نوشتن را یاد نگرفته باشد، بی سواد
تصویری از امی
تصویر امی
فرهنگ فارسی عمید
امی
(اُمْ می)
منسوب به ام. مادری. بطنی: اخ امی، برادر مادری. اخت امی، خواهر مادری. (از یادداشت مؤلف).
لغت نامه دهخدا
امی
((اُ مّ))
بی سواد
تصویری از امی
تصویر امی
فرهنگ فارسی معین
امی
بی سواد، درس ناخوانده، مادری
متضاد: باسواد، تحصیلکرده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
امی
ام
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امیده
تصویر امیده
(دخترانه)
امید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیردخت
تصویر امیردخت
(دخترانه)
دختر پادشاه، شاهدخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیتیس
تصویر امیتیس
(دخترانه)
آمیتیس، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امید
تصویر امید
(پسرانه)
انتظار، آرزو، تکیه گاه، محل پناه، اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن،
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیر
تصویر امیر
(پسرانه)
شاه، پادشاه، حاکم، به صورت پیشوند در ابتدای بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند امیربانو، امیرپویا، و امیرحسین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیرا
تصویر امیرا
(دخترانه)
امیر (عربی) + ا (فارسی) امیره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امینه
تصویر امینه
(دخترانه)
مؤنث امین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امینا
تصویر امینا
(دخترانه و پسرانه)
امین (عربی) + ا (فارسی) مورد اعتماد، امین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امین دخت
تصویر امین دخت
(دخترانه)
امین (عربی) + دخت (فارسی) دختر امین، دختر درستکار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امین الله
تصویر امین الله
(پسرانه)
مورد اعتماد خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امین الدین
تصویر امین الدین
(پسرانه)
آنکه در دین امین و درستکار است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امین
تصویر امین
(پسرانه)
مورد اطمینان، درستکار، لقب پیامبر (ص)، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نامجدید می سازد مانند محمد امین، امین عباس، و امین همایون
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیره
تصویر امیره
(دخترانه)
مؤنث امیر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیرنظام
تصویر امیرنظام
(پسرانه)
مرکب از امیر (پادشاه) + نظام (مجموعه سپاهیان یک کشور، ارتش)، در دوره قاجار عنوان و سمت فرمانده کل قوای نظامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیرون
تصویر امیرون
علف خبر کش گل قاصدک
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه در دین امانت نگاه دارد کسی که دین خدا را چنانکه هست بمردم آموزد، ولی کامل و مرشد راه دان ای امین الدین ربانی بیا کز امانت رست بر تاج ولوا. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیره
تصویر امیره
از پارسی میر بانو خدیش مونث امیر خاتون خانم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیری امیریه
تصویر امیری امیریه
ازپارسی میری شاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیل
تصویر امیل
خمیده، کج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیله
تصویر امیله
پارسی تازی شده آمله از گیاهان دارویی آمله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیم
تصویر امیم
نیک بالا خوش اندام، کوفته بینی، شکسته سر، یاوه گویی
فرهنگ لغت هوشیار
سالار بازرگانان بابک بازار امین تاجر ان متعمد بازرگان، عنوانی است که ببعض بازرگانان معتبر میداده اند
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که شاه و دولت بامانت وی اطمینان دارد امین، عنوانی است که ببعضی ترجال و سیاستمدارن داده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امین تذکره
تصویر امین تذکره
کاردار گذرنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امین خزانه
تصویر امین خزانه
گنجور گاسپاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امین وحی
تصویر امین وحی
وخش گزار بر نام جبرئیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیه
تصویر امیه
کنیزکک کنیزک خرد، نام تیره ای از تازیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیهه
تصویر امیهه
آبله گوسپندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امین
تصویر امین
درستکار، راستین، گرودار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امید ده
تصویر امید ده
مشوق
فرهنگ واژه فارسی سره