جدول جو
جدول جو

معنی امیتیس

امیتیس(دخترانه)
آمیتیس، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی
تصویری از امیتیس
تصویر امیتیس
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با امیتیس

آماتیس

آماتیس
نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی که در جواهرسازی به کار می رود
آماتیس
فرهنگ نامهای ایرانی

اریدیس

اریدیس
نام همسر ارفاوس، شاعر و موسیقی دان ترکیه، در افسانه ها آمده است که اریدیس فرشته ای بود که معشوقه ارفاوس بود
اریدیس
فرهنگ نامهای ایرانی

امیدلیس

امیدلیس
آنکه بیهوده خود را به چیزی یا کسی امیدوار کند مثلاً گفت، برای مِثال او را و دوصد امیدلیس / تو به من بگذار این بر من نویس (مولوی - ۵۷۰)
امیدلیس
فرهنگ فارسی عمید

مانتیس

مانتیس
صحیح لگاریتم را مفسرو جزو اعشاری آنرا مانتیس گویند. توضیح باتوجه بمعنی لگاریتم و صفر مفسر و مانتیس همواره مفسر اعداد از یک تا نه صفرو مانتیس کلیه قوای صحیح ده نیز صفر می باشد
فرهنگ لغت هوشیار

امیدلیس

امیدلیس
کسی که خود را به چیزی امیدوار کند و به آن امید روز را بگذراند
امیدلیس
فرهنگ فارسی معین

اماتیا

اماتیا
ایماتیا. اماتی. نام سرزمینی بود از مقدونیۀقدیمی، عبارت از قسمت شمال غربی قطعۀ مزبور، و مرکزش اوسه نام داشت و در محل مقدونیۀ حالیه واقع شده بود. گاهی این اسم به تمام قطعۀ مقدونیه نیز اطلاق میشود. این کلمه در زبان آرناودی (آلبانی) معنی ’خطۀبزرگ’ میدهد و اینان از نظر جنسیت نژادی با اهالی ایلیریا خویشاوندی داشتند، و از این رو معلوم میشود که اهالی مقدونیۀ قدیم وسعت آفاق و طول و عرض صحاری و عرصات میهن خویش را منظور نظر قرار داده به این نامش خوانده اند و ناحیۀ ماط واقع در آلبانی نیز از حیث اشتقاق با این کلمه مناسبتی دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). مرکز اماتی حالیه، برویا و سکنۀ آن 96400 تن است. (لاروس بزرگ)
لغت نامه دهخدا

امالیس

امالیس
جَمعِ واژۀ اِملیس. دشتهای خشک بی گیاه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). صحاری عقیم. (از آنندراج). رجوع به املیس شود
لغت نامه دهخدا