هورمونی که در بدن از سلول های لوزالمعده تراوش می شود و داخل خون می گردد و مواد قندی را در بدن تنظیم می کند، در پزشکی دارویی که برای بیماران مبتلا به دیابت تجویز می شود
هورمونی که در بدن از سلول های لوزالمعده تراوش می شود و داخل خون می گردد و مواد قندی را در بدن تنظیم می کند، در پزشکی دارویی که برای بیماران مبتلا به دیابت تجویز می شود
آب غوره. (مؤید الفضلاء) (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ماءالحصرم. (آنندراج) (مؤید الفضلاء). امعاسیون نیز بهمین معنی است. (ناظم الاطباء) ، فرس امق، اسب نیک دراز. (منتهی الارب). اسب بسیار دراز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، وجه امق، روی دراز مانند روی ملخ، بلد امق، شهری که اطرافش دور باشد. بعیدالارجاء. (از اقرب الموارد)
آب غوره. (مؤید الفضلاء) (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ماءالحصرم. (آنندراج) (مؤید الفضلاء). اَمعاسِیون نیز بهمین معنی است. (ناظم الاطباء) ، فرس امق، اسب نیک دراز. (منتهی الارب). اسب بسیار دراز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، وجه امق، روی دراز مانند روی ملخ، بلد امق، شهری که اطرافش دور باشد. بعیدالارجاء. (از اقرب الموارد)
ژزف جوگاشویلی. سیاستمدار و پیشوای روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق). مولد گرجستان بسال 1879 میلادی وی از زعمای انقلاب روسیه و از همکاران لنین است. در سال 1923 رئیس کمیساریاها بود و در جنگ جهانگیر دوم ملت شوروی را در مقاومت با سپاهیان آلمان هدایت کرد و فاتح شد. مرگ او بسال 1953 میلادی بود
ژزف جوگاشویلی. سیاستمدار و پیشوای روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق). مولد گرجستان بسال 1879 میلادی وی از زعمای انقلاب روسیه و از همکاران لنین است. در سال 1923 رئیس کمیساریاها بود و در جنگ جهانگیر دوم ملت شوروی را در مقاومت با سپاهیان آلمان هدایت کرد و فاتح شد. مرگ او بسال 1953 میلادی بود
در اصطلاح شیمی و پزشکی، ماده ایست که در بدن تولید گردد و قند خون را منظم سازد. (فرهنگ فارسی معین) ، برداشتن چیزی را از جای وی. (منتهی الارب). از جای برداشتن. (ترجمان القرآن جرجانی) (آنندراج). چیزی را از جای خود برداشتن. (از اقرب الموارد) ، برخاستن. (یادداشت مؤلف)
در اصطلاح شیمی و پزشکی، ماده ایست که در بدن تولید گردد و قند خون را منظم سازد. (فرهنگ فارسی معین) ، برداشتن چیزی را از جای وی. (منتهی الارب). از جای برداشتن. (ترجمان القرآن جرجانی) (آنندراج). چیزی را از جای خود برداشتن. (از اقرب الموارد) ، برخاستن. (یادداشت مؤلف)