جدول جو
جدول جو

معنی امامت - جستجوی لغت در جدول جو

امامت
پیشوایی کردن، ریاست عامه
تصویری از امامت
تصویر امامت
فرهنگ لغت هوشیار
امامت
پیشوایی در جامعه اسلامی از نظر مذهبی و اعتقادی، پیش نمازی، یکی از اصول اعتقادی تشیع که شامل اعتقاد به وجود امام و رهبری و پیشوایی اوست
تصویری از امامت
تصویر امامت
فرهنگ فارسی عمید
امامت
((اِ مَ))
پیشوایی کردن، پیشنمازی
تصویری از امامت
تصویر امامت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ادامت
تصویر ادامت
همیشه داشتن پیوسته گردانیدن دایم داشتن درنگ کردن در: (باید برایادامه کار پایداری کرد) یا ادامه کار. اصلی است بموجب آن محرک مساویست با کار مقاوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمامت
تصویر دمامت
پست و حقیر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقامت
تصویر اقامت
ماندن، ماندگاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اقامت
تصویر اقامت
ایستادن، برپاداشتن اقامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانت
تصویر امانت
راستی، ضد خیانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امامی
تصویر امامی
پیشوایی رهنمودی منسوب به امام، شیعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امامه
تصویر امامه
پیشوایی، پیشنمازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امامک
تصویر امامک
سرگره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امارت
تصویر امارت
امیر شدن، فرمانروایی، فرماندهی، سرداری، ولایت حوزه زیر فرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اماتت
تصویر اماتت
میرانیدن کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
جملگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمامت
تصویر دمامت
زشت رویی، پستی، حقارت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
کامل کردن، تمام کردن، تمام، کامل، همه، همگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امارت
تصویر امارت
امیر شدن، فرمانروایی، منصب امیر، حوزۀ فرمانروایی امیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانت
تصویر امانت
امین بودن، مقابل خیانت، راستی و درستکاری، جمع امانات، مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه، دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگه داری کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقامت
تصویر اقامت
در جایی ماندن، اجازۀ کشور بیگانه برای ماندن در آن، برپا داشتن
اقامت نماز کردن: برپا داشتن نماز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشامت
تصویر اشامت
((اِ مَ))
پراکنده کردن، درآمدن در کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقامت
تصویر اقامت
((اِ مَ))
جای گزیدن، زیستن، به جا آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امارت
تصویر امارت
((اِ رَ))
فرمانروایی، ناحیه ای که زیر فرمان امیری باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اماتت
تصویر اماتت
((اِ تَ))
کشتن، بی جان کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امانت
تصویر امانت
((اَ نَ))
امین بودن، راستی، درستکاری، استواری، سپرده، ودیعه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
((تَ مَ))
تمام کردن، کامل کردن، همه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دمامت
تصویر دمامت
((دَ مَ))
بدمنظر شدن، زشت رویی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
بقیه، باقی مانده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا، پیشنماز، پیشرو روبرو، جلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امات
تصویر امات
جمع ام، مادران، گوهران بن ها جمع ام مادران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا، خصوصاً پیشوای مذهبی، پیش نماز، هر یک از دوازده پیشوای بزرگ که اول آنان علی بن ابی طالب و آخر آنان امام عصر می باشد، در تصوف پیر، شیخ
امام جماعت: پیش نماز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امام
تصویر امام
پیش، جلو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا، پیشرو، پیش نماز، پیر، شیخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امام
تصویر امام
پیش، جلو، رو به رو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امامت مسجد
تصویر امامت مسجد
پیشنمازی مزکت
فرهنگ لغت هوشیار