جدول جو
جدول جو

معنی اشامت

اشامت((اِ مَ))
پراکنده کردن، درآمدن در کاری
تصویری از اشامت
تصویر اشامت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اشامت

ادامت

ادامت
همیشه داشتن پیوسته گردانیدن دایم داشتن درنگ کردن در: (باید برایادامه کار پایداری کرد) یا ادامه کار. اصلی است بموجب آن محرک مساویست با کار مقاوم
ادامت
فرهنگ لغت هوشیار

اشاعت

اشاعت
آشکار کردن، پاشیدن پراکندن آشکارا کردن فاش کردن (خبر و جزآن)، پاشیدن پراکندن گستردن، اجتماع حقوق مالکان متعدد در مال واحد بدون قصد همکاری در انتفاع از آن مال مانند ترکه میت که بطور اشاعه بین وارثان مشترک است. یا اشاعت خبر. فاش کردن خبر
فرهنگ لغت هوشیار