- اقوم
- راست تر استوارتر راست تر
معنی اقوم - جستجوی لغت در جدول جو
- اقوم ((اَ وَ))
- راست تر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تمام تر کامل تر. یا بنحو اتم. بنحو اکمل بتمامتر صورتی. یا بوجه اتم. بوجه اکمل بتمامترصورتی
تیره ها
جمع رقم، نبشته ها پیکرها جمع رقم ارقام
سنجد از گیاهان، زاخل دوزخدار درختی که در دوزخ روید، تلخ سنجد، گویند درختی است در جهنم دارای میوه ای بسیار تلخ که دوزخیان از آن خورند، هر چیز تلخ و سمی
تواناتر و قویتر
آگاه تر
آغوز گردو
خوار، رام، شتردراز گردن، اسپ دراز گردن، زفت (بخیل)، دراز کوه
جمع قوم، خویشان، طایفه ها
خالی شدن سرای، بپایان رسیدن قوت سپری شدن زاد، بی نیاز شدن غنی گردیدن، تهی دست شدن نیازمند گردیدن (ازاضداد)، بافتن ریسمانی که تارهای آن در باریکی و کلفتی مختلف باشد، یکی از عیوب قافیه است و آناختلاف حرکت حذو و توجیه است. نخستین مانند: هر وزیر و شاعر و مفتی که اوطوسی بود چون نظام الملک و غزالی و فردوسی بود. که فردوسی را با طوسی قافیه آورده. دوم مانند: (بفرق چمن ابر گسترد پر بفرش زمرد فروریخت در)
سریانی بن هست: در دین ترسایی: پدر پسر شید اسپهبد (روح القدس) بن بیخ شخص، اصل چیزی سبب اشیا، جمع اقانیم
فرجام نگر
بر پاداشتن
قدیمیتر، باستانی تر، کهنه تر
سیاهرنگ، خاکسترگون
بزرگ سر
راست شدن
شخص، کالبد، اصل و سبب چیزی
سه اقنوم: در آیین مسیحیت، اب، ابن و روح القدس، اقانیم ثلاثه
سه اقنوم: در آیین مسیحیت، اب، ابن و روح القدس، اقانیم ثلاثه
رقم ها، اعداد، جمع واژۀ رقم
قوی تر، تواناتر، نیرومندتر، محکم تر
گیاهی صحرایی با ساقه های بلند و ستبر، برگ هایی شبیه برگ انار و گل هایی زرد رنگ، درختی در دوزخ که میوۀ بسیار تلخ دارد و دوزخیان از میوۀ آن می خورند، کنایه از هر غذایی که تلخ، سمی و کشنده باشد
قدیم تر، مقدم تر، پیش تر، دیرینه تر، قدیمی ترین
قوم ها، خویشاوندان ها، همسرها، زن ها، جمع واژۀ قوم
آنکه کجی چیزی را راست کند، راست کننده، قیمت کننده، ارزیاب
در علم عروض مختلف آوردن حرکات قوافی شعر مثل قافیۀ گل با گل، دور با دور، بخت با دخت و طوس با فردوس، که یکی از عیوب قافیه است مانند این بیت، برای مثال هر وزیر و مفتی و شاعر که او طوسی بود / چون نظام الملک و غزّالی و فردوسی بود نیازمند شدن، محتاج شدن، در جای خشک و خالی فرود آمدن، تمام شدن توشه، بی توشه شدن
دشوار شدن: کاری، سترگ گشتن
قیمت کننده، بها گذار، نرخ دهنده
آن که کجی چیزی را راست کند، ارزیاب، قیمت کننده