جدول جو
جدول جو

معنی اقوم - جستجوی لغت در جدول جو

اقوم
راست تر استوارتر راست تر
تصویری از اقوم
تصویر اقوم
فرهنگ لغت هوشیار
اقوم
((اَ وَ))
راست تر
تصویری از اقوم
تصویر اقوم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تمام تر کامل تر. یا بنحو اتم. بنحو اکمل بتمامتر صورتی. یا بوجه اتم. بوجه اکمل بتمامترصورتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوام
تصویر اقوام
تیره ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رقوم
تصویر رقوم
جمع رقم، نبشته ها پیکرها جمع رقم ارقام
فرهنگ لغت هوشیار
سنجد از گیاهان، زاخل دوزخدار درختی که در دوزخ روید، تلخ سنجد، گویند درختی است در جهنم دارای میوه ای بسیار تلخ که دوزخیان از آن خورند، هر چیز تلخ و سمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوی
تصویر اقوی
تواناتر و قویتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوف
تصویر اقوف
آگاه تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقور
تصویر اقور
آغوز گردو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقود
تصویر اقود
خوار، رام، شتردراز گردن، اسپ دراز گردن، زفت (بخیل)، دراز کوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوام
تصویر اقوام
جمع قوم، خویشان، طایفه ها
فرهنگ لغت هوشیار
خالی شدن سرای، بپایان رسیدن قوت سپری شدن زاد، بی نیاز شدن غنی گردیدن، تهی دست شدن نیازمند گردیدن (ازاضداد)، بافتن ریسمانی که تارهای آن در باریکی و کلفتی مختلف باشد، یکی از عیوب قافیه است و آناختلاف حرکت حذو و توجیه است. نخستین مانند: هر وزیر و شاعر و مفتی که اوطوسی بود چون نظام الملک و غزالی و فردوسی بود. که فردوسی را با طوسی قافیه آورده. دوم مانند: (بفرق چمن ابر گسترد پر بفرش زمرد فروریخت در)
فرهنگ لغت هوشیار
سریانی بن هست: در دین ترسایی: پدر پسر شید اسپهبد (روح القدس) بن بیخ شخص، اصل چیزی سبب اشیا، جمع اقانیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقسم
تصویر اقسم
فرجام نگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقام
تصویر اقام
بر پاداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقدم
تصویر اقدم
قدیمیتر، باستانی تر، کهنه تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتم
تصویر اقتم
سیاهرنگ، خاکسترگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهوم
تصویر اهوم
بزرگ سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقوم
تصویر تقوم
راست شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقنوم
تصویر اقنوم
شخص، کالبد، اصل و سبب چیزی
سه اقنوم: در آیین مسیحیت، اب، ابن و روح القدس، اقانیم ثلاثه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقوم
تصویر رقوم
رقم ها، اعداد، جمع واژۀ رقم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقوی
تصویر اقوی
قوی تر، تواناتر، نیرومندتر، محکم تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زقوم
تصویر زقوم
گیاهی صحرایی با ساقه های بلند و ستبر، برگ هایی شبیه برگ انار و گل هایی زرد رنگ، درختی در دوزخ که میوۀ بسیار تلخ دارد و دوزخیان از میوۀ آن می خورند، کنایه از هر غذایی که تلخ، سمی و کشنده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقدم
تصویر اقدم
قدیم تر، مقدم تر، پیش تر، دیرینه تر، قدیمی ترین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقوام
تصویر اقوام
قوم ها، خویشاوندان ها، همسرها، زن ها، جمع واژۀ قوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقوم
تصویر مقوم
آنکه کجی چیزی را راست کند، راست کننده، قیمت کننده، ارزیاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقوا
تصویر اقوا
در علم عروض مختلف آوردن حرکات قوافی شعر مثل قافیۀ گل با گل، دور با دور، بخت با دخت و طوس با فردوس، که یکی از عیوب قافیه است مانند این بیت، برای مثال هر وزیر و مفتی و شاعر که او طوسی بود / چون نظام الملک و غزّالی و فردوسی بود نیازمند شدن، محتاج شدن، در جای خشک و خالی فرود آمدن، تمام شدن توشه، بی توشه شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقوم
تصویر فقوم
دشوار شدن: کاری، سترگ گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقوم
تصویر مقوم
قیمت کننده، بها گذار، نرخ دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوی
تصویر اقوی
((اَ وا))
قوی تر، تواناتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقنوم
تصویر اقنوم
((اُ))
شخص، اصل چیزی، جمع اقانیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقدم
تصویر اقدم
((اَ دَ))
پیشین تر، قدیم تر، مقدم تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقوم
تصویر رقوم
((رُ))
جمع رقم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زقوم
تصویر زقوم
((زَ قُّ))
نام درختی است در جهنم که میوه های تلخ بار می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقوم
تصویر مقوم
آن که کجی چیزی را راست کند، ارزیاب، قیمت کننده
فرهنگ فارسی معین