- اقتداد
- به درازا شکافتن، جدا کردن، نیک اندیشیدن بازشناختن
معنی اقتداد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خشم گرفتن
رد شدن، بر گشتن از دین
راست شدن استوار گردیدن
استوار وقوی شدن
توانش، دستواری
راستا
بشمار آوردن، چیزی را اهمیت دادن
میانه راه رفتن، میانه روی در هر کاری
قدرت یافتن، توانائی
تقلید و متابعت و پیروی کردن، پیروی، پس نمازی دنبال پیشنماز به نماز ایستادن پیروی کردن،از پی در آمدن تقلید کردن، نماز گزاردن پشت سر امام جماعت، پیروی
دراز و کشیده شدن، طول مد وکشش، کشیدگی و درازی
سخت شدن، قوی شدن، استوار شدن،
استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان،
پایداری، استحکام، صلابت، قوام، تأثّل، ثقابت، رصانت، اتقان، رستی، جزالت، ثبوت
استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان،
پایداری، استحکام، صلابت، قوام، تأثّل، ثقابت، رصانت، اتقان، رستی، جزالت، ثبوت
متعدد شدن، به شمار آمدن، در شمار آوردن، اعتنا کردن و اهمیت گذاشتن به چیزی، پشت گرمی، اعتماد، عده نگه داشتن، آنچه در تصرف یا مالکیت کسی است
قدرت یافتن، توانا شدن، توانایی، قدرت داشتن
دانش بررسی روش های کسب درآمد، مصرف کالاها و خدمات، روابط بازرگانی و سازمان دهی امور مالی برای بهره برداری بهینه از منابع تولید ثروت، میانه روی کردن، به اندازه خرج کردن، تعادل دخل و خرج را نگه داشتن، میانه روی، میانه روی در هر کار
رد کردن حداقل یکی از اصول دین، از دین برگشتن، مرتد شدن
دراز شدن، کشیده شدن، طول کشیدن، کشیدگی، کشش، درازی، راستا
((اِ تِ))
فرهنگ فارسی معین
میانه روی در هر کاری، رعایت اعتدال در دخل و خرج، میانه روی در هزینه ها، میان کاری، مجازاً صرفه جویی، علم، یکی از رشته های علوم اجتماعی است که در باب کیفیت فعالیت مربوط به دخل و خرج و چگونگی روابط
Economy
Authoritativeness
экономика
авторитетность
Wirtschaft
Autorität
економіка
авторитетність
gospodarka
autorytetność