جدول جو
جدول جو

معنی افدا - جستجوی لغت در جدول جو

افدا
تنومند شدن، پذیرفتن سربها
تصویری از افدا
تصویر افدا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

هرگز هیچگاه هگرز کتارچه آغاز کردن آغازیدن ابتدا کردن شروع کردن سر کردن سر گرفتن ابتداء، کارنو و نخستین آوردن نو آفریدن، آشکار کردن پیدا کردن چیزی را. ظرف زمان است برای تاکید در مستقبل نفیا و اثباتا همیشه جاویدان، هرگز هگرز هیچ هیچوقت، بهیچ روی بهیچوجه معاذالله پر گس پر گست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اردا
تصویر اردا
هک کردن هک ساختن نابود کردن نیست گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افرا
تصویر افرا
(دخترانه)
درختی که برگهای پنجه ای و میوه بالدار دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اردا
تصویر اردا
(پسرانه)
نام موبدی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اکدا
تصویر اکدا
زفتی، گدامنشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعدا
تصویر اعدا
جمع عدو دشمنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افنا
تصویر افنا
نیست کردن، نابود گردانیدن، نیستی، نابودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتا
تصویر افتا
فتوی دادن حکم صادر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
نکوهیدن، بریدن، شکافتن درختی از تیره افراها جزو افراها جزو تیره های نزدیک بگل سرخیان که درختی است تنومند با برگهای پنجه یی که در باغها و جنگلها میروید اسپندان بوسیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افدر
تصویر افدر
عمو، برادر پدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افضا
تصویر افضا
یکی کردن پس و پیش
فرهنگ لغت هوشیار
آشکار کردن، آشکارگری پرده دری نیکژ آشکار کردن، فاش نمودن پدید ساختن: افشا اسرار، آشکار کردن، فاش نمودن پدید ساختن: افشا اسرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افسا
تصویر افسا
رام کننده و افسونگر، چشم بد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افزا
تصویر افزا
در ترکیب بمعنی افزاینده آید: روح افزا غم افزا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندا
تصویر اندا
ترکی مغولی دوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اودا
تصویر اودا
جمع وادی، دره ها، رودها جمع ودید دوستان دوستداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهدا
تصویر اهدا
هدیه دادن هدیه فرستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افرا
تصویر افرا
درختی شبیه درخت چنار، پرشاخ و برگ و سایه افکن با برگ های پنجه ای و دارای بریدگی بسیار که بلندیش تا ۲۰ متر می رسد و چوب آن در مبل سازی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهدا
تصویر اهدا
هدیه فرستادن، هدیه دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افنا
تصویر افنا
نیست کردن، نابود کردن، نیستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعدا
تصویر اعدا
عدوها، خصم ها، دشمن ها، جمع واژۀ عدو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابدا
تصویر ابدا
هرگز، هیچ گاه، همیشه، برای همیشه، جاودانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افشا
تصویر افشا
فاش کردن، آشکار کردن، پراکنده ساختن، فاش شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشدا
تصویر اشدا
شدیدها، سخت ها، تندها، سختگیرها، جمع واژۀ شدید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اودا
تصویر اودا
ودیدها، دوست ها، دوست دارنده ها، جمع واژۀ ودید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افزا
تصویر افزا
افزودن، پسوند متصل به واژه به معنای افزاینده مثلاً بهجت افزا، روح افزا، غم افزا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندا
تصویر اندا
اندودن، پسوند متصل به واژه به معنای انداینده مثلاً آفتاب اندا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افسا
تصویر افسا
افساییدن، پسوند متصل به واژه به معنای افساینده مثلاً مارافسای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افرا
تصویر افرا
درختی با برگ هایی مانند پنجه انسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افدم
تصویر افدم
((اَ دُ))
آخرین، نهایی، سرانجام، فرجام، آفدم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افدر
تصویر افدر
((اَ دَ))
برادر پدر، عمو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افتا
تصویر افتا
((اُ))
فتوا دادن، حکم صادر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعدا
تصویر اعدا
جمع عدو، دشمنان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندا
تصویر اندا
دوست، رفیق
فرهنگ فارسی معین