جدول جو
جدول جو

معنی افام - جستجوی لغت در جدول جو

افام
وام، قرض، دین، فام، پام
تصویری از افام
تصویر افام
فرهنگ فارسی عمید
افام
(اَ)
فام و رنگ. (ناظم الاطباء). مرادف فام یعنی رنگ. (از فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا
افام
فراخ ترگردانیدن رحل و پالان را از آنچه که بود. (منتهی الارب). رجوع به افآم شود
لغت نامه دهخدا
افام
((اَ))
رنگ
تصویری از افام
تصویر افام
فرهنگ فارسی معین
افام
((اِ))
وام، دین
تصویری از افام
تصویر افام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نفام
تصویر نفام
تیره رنگ، سیه فام، برای مثال بخیزد یکی تندگرد از میان / که روی اندر آن گرد گردد نفام (دقیقی - ۱۰۳)، زشت و زبون، ناخوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوام
تصویر اوام
وام، قرض، دین، فام، پام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انام
تصویر انام
مردم، مخلوقات، آفریده شدگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشام
تصویر اشام
شوم تر، نامبارک تر، بدفال تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادام
تصویر ادام
آنچه با نان خورده می شود، نان خورش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا، خصوصاً پیشوای مذهبی، پیش نماز، هر یک از دوازده پیشوای بزرگ که اول آنان علی بن ابی طالب و آخر آنان امام عصر می باشد، در تصوف پیر، شیخ
امام جماعت: پیش نماز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افخم
تصویر افخم
بزرگوارتر، بزرگ قدرتر، گرانمایه تر، بلندپایه تر
فرهنگ فارسی عمید
از رؤسای سبط جاد بود، (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لفام
تصویر لفام
سنی بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افخام
تصویر افخام
بزرگ گردانیدن، بزرگ داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
سیاه رنگ تیره فام: تا بود چون روی رومی روز تابان و سفید تا بود چون روی زنگی شب دژم گون و نفام. . (فرخی. د. 238 ح) توضیح در دیوان مصحح دبیر سیاقی و عبد الرسولی بجای نفام} ظلام {ذکر شده ولی در حاشیه عبد الرسولی نفام آمده. توضیح، جهانگیری آرد: در بعضی از فرهنگها نغام به غین و نفام بفارا بیک معنی نوشته اند. همانا که مصنفان را سهوی واقع شده چه نفام به فابمعنی سیاه رنگ و تیره فام است و نغام به غین بمعنی زشت و ناخوش رشیدی هر دو را صحیح میداند بمعنی تیره و گوید: تیرگی را زشتی و ناخوشی لازم است نه آنکه زشت و ناخوش بمعنی علی حده است. اما در لغت فرس مصحح اقبال (ص 337) نغام به غین بمعنی} زشت نما و تیره گون و بی رونق {آمده اگر ضبط غین درین نسخه صحیح باشد} نفام {مصحف آنست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایام
تصویر ایام
جمع یوم، روزگار، روزها، فصلها، مدتی از زمان، اوقات، عصر، مدت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوام
تصویر اوام
قرض و وام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا، پیشنماز، پیشرو روبرو، جلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افصام
تصویر افصام
ایستادن باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افاخم
تصویر افاخم
بزرگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افخم
تصویر افخم
بزرگ قدرتر، گرانمایه تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افاف
تصویر افاف
ترس، هراس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افاک
تصویر افاک
دروغگو دروغوند دروغزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افان
تصویر افان
زمان هنگام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افهام
تصویر افهام
فهمانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افهم
تصویر افهم
داناتر، فهمیده تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقام
تصویر اقام
بر پاداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازام
تصویر ازام
خشکسال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسام
تصویر اسام
ملول تر، بستوه آمده تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابام
تصویر ابام
وام، قرض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابام
تصویر ابام
قرض، دین. وام، اوام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ادام
تصویر ادام
((اِ))
خورش، نان خورش، قاتق، ابا، پیشوای قوم، موافق و سازگار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امام
تصویر امام
پیشوا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایام
تصویر ایام
روزها
فرهنگ واژه فارسی سره